![]() |
![]() |
سئوال 23
موضوع: سرزنش و مسخره کردن
سلام من سحر 27 ساله هستم و لیسانس کشاورزی دارم و هنوز ازدواج نکردم قبلااهداف بلندی داشتم دوران دبیرستان آزرو داشتم پزشک بشم اماخواستگار زیاد تمرکز منو به هم زد نتونستم به هدفم برسم الان دائم مورد سرزنش پدر و مادرم هستم که به هیچ جایی نرسیدی و ازدواج هم نکردی اعصابم به هم ریخته آرامشم به هم خورده و تحت فشار شدیدیم متاسفانه پدر و مادر اصلا به وضع من توجهی ندارن دنبال هر کاری هم که میرم درست نمیشه انگار طلسم شدم اینقدر حالم بده که بارها به فکر خودکشی افتادم از طرف فامیلها هم تحت فشارم همشون به من تیکه میندازن و مسخرم میکنن تا حدی که مجبورشدم باهاشون قطع رابطه کنم خواهش میکنم کمکم کنید من با این وضعیت چیکار کنم؟
پاسخ مشاور
خواهر محترم متاسفانه توضیحات شما در مورد وضعیت کنونی تان کافی نیست و مشخص نکرده اید علت ازدواج نکردنتان در حال حاضر چیست؟ آیا به علت نداشتن خواستگار است؟ یا خواستگارهایی دارید اما به توافق نمی رسید؟ با این حال مطالب زیر تقدیمتان می شود. در صورتی که پاسخ ما مناسب وضعیت شما نبود در مکاتبات بعدی با بیان توضیحات بیشتر ما را در ارائه پاسخ مناسبتر یاری کنید.
گفته اید در گذشته خواستگاران زیادی داشته اید. متاسفانه یکی از اشتباهات دختران ما این است که به بهانه ادامه تحصیل و طی مدارج عالی از ازدواج سر باز می زنند غافل از اینکه سیر صعودی خواستگار داشتن دختران تا سنین خاصی است و پس از آن سیر نزولی پیدا میکند تا جاییکه روزی می رسد که دیگر هیچ خواستگاری ندارند و آنگاه پشیمانی هیچ سودی ندارد. وضعیتی که ظاهرا شما در حال حاضر دچار آن هستید. اما اکنون چکار باید کرد؟
دوست گرامی احساس شما و نگرانی تان از بابت تأخیر در ازدوج را درک می کنیم اما تذکر یک مطلب را ضروری میدانم و آن اینکه درست است که ازدواج برای همه جوانان خصوصا ما خانمها از اهمیت خاصی برخوردار است و معمولا یک خانم دوست دارد با ازدواج و بعد مادر شدن به احساس آرامش و تکامل برسد، اما این مسئله نباید آنقدر بزرگ و مهم شود که تمام زندگی ما را تحت الشعاع قرار داده و مثل یک ابر سیاه و تیره بر سراسر وجود و زندگی ما سایه بیندازد. ازدواج بخشی از زندگی ما انسانهاست نه همه آن.
آیا عاقلانه است که به خاطر بخشی از زندگی همه آن را خراب کنیم؟ بنابراین در صورتی که به هر دری زدیم، ولی موفق به این کار نشدیم، نباید فکر کنیم نابود شده ایم. زندگی ما جنبه های دیگری هم دارد؛ کار، ورزش، هنر، تحصیل، فعالیتهای فرهنگی و مذهبی، تفریح و... که باید به آنها پرداخت و این مسأله را فراموش کرد تا زمینه آن فراهم شود. بنابراین توصیه ما این است که دیگر به این مسأله فکر نکنید و به سایر ابعاد زندگی خود مشغول باشید. می دانیم که سخت است و هیچ گاه به طور کلی فراموش نخواهد شد. اما بی توجهی به آن، فشارها را کمتر می کند و تحمل زندگی را برای شما آسانتر می نماید. با این کار از زندگی بیشتر لذت خواهید برد.
شما اگر میخواهید اندکی از حجم مشکلات بکاهید و تحمل آنها را برای خود آسان کنید چاره ای ندارید جز اینکه به این نکات دقت کنید و توجه داشته باشید که وقتی مشکل قابل حل نیست، باید خودمان را بزرگ کنیم تا مشکل کوچک شود و آن را ریز ببینیم.
از همه اینها گذشته شما تنها دختری نیستید که با این مسئله مواجهید. دختران شایسته فراوانی هستند که هم از نظر ظاهری و شخصیتی و هم از نظر خانوادگی مشکلی ندارند اما سنشان بالا رفته و ازدواج نکرده اند و یا حتی یک خواستگار هم ندارند.
خواهر خوبم! ما انسانها با مسایل و مشکلاتی که بر سر راهمان قرار می گیرند دوجور برخورد می کنیم. بعضی از ما از یک مسئله کوچک یک کوه بزرگ می سازیم و آنرا برای خودمان تبدیل به یک مشکل لاینحل می کنیم. مدام غصه می خوریم و باعث ناراحتی اطرافیانمان می شویم و در یک جمله زندگی را برای خودمان و خانواده و اطرافیانمان تبدیل به جهنم می کنیم.
اما نوع دوم برخورد: عده دیگری از ما آدمها وقتی با یک مشکل روبرو می شویم سعی می کنیم جوانب قضیه را خوب بسنجیم و ببینیم اشکال کار کجاست. اگر در بوجود آمدن مشکل خود یا خانواده مان مقصر بودیم سعی می کنیم با برطرف کردن اشکال، مسئله را حل کنیم. اما اگر دیدیم حل مسئله از توان ما خارج است و یا اصلا اشکال از ما نیست تمام تلاشمان را برای پذیرفتن مسئله و کنار آمدن با آن بکار می بریم. به این ترتیب هم از خودخوری بیهوده خلاص می شویم و هم از دیگر جلوه ها و جنبه های شیرین زندگی لذت می بریم.
به نظر شما کار کدام گروه بهتر است؟ مطمئنا شما هم با ما هم عقیده اید که گروه اول همیشه نگران و ناراحت و غمگین و افسرده خواهند بود و گروه دوم با ابتکار و خلاقیت و بهرهمند شدن از دیگر توانمندیهاى خود، شاد و بانشاط زندگى خواهند کرد و فعّال و سر زنده با همان امکانات و شرائط موجود، زندگى را بر خود سهل و آسان خواهند گرفت.
حال شما می خواهید جزو کدام گروه باشید؟ انتخاب با خودتان است.
راهکارهای حل مسئله
1- شما تنها فردى نیستید که با این مساله در ازدواج مواجه هستید؛ لذا آن را به عنوان یک مساله ببینید نه یک معضل و مشکل لاینحل.
2- ازدواج همه زندگی نیست، بلکه تنها یک بعد از ابعاد زندگی است . پس تا زمانی که شرایط ازدواج برایتان فراهم نشده, از فرصت استفاده کنید و در سایر ابعاد زندگی بکوشید.
3- همیشه زود ازدواج کردن به معنی زودتر به خوشبختی رسیدن نیست. اگر در زندگی بسیاری از کسانی که زود ازدواج کرده اند - به خصوص در مواردی که آشناییها از طریقهای غیر مشروع انجام گرفته - دقت و تأمل کافی صورت گیرد، آشکار میگردد زود ازدواج کردن همیشه به صلاح دختر و زندگیاش نبوده، بلکه گاهی زود ازدواج کردن شرّی است که گریبانگیر فرد می گردد و مدتها زندگی مشترک دختر و خانوادههای دو طرف را تلخ می سازد.
پس زود به خانه بخت رفتن همیشه به معنای خوشبختی نیست. اگر به حفظ پاکی و عفت خود استمرار بخشید و در امتحان الهی موفق و سرافراز شوید، خداوند از طریقی که هیچ کسی نمیداند، فرد صالح و شایسته و لایقی را ان شاء الله به سراغ شما میفرستد.
4- خانه بخت را منحصر در ازدواج ندانید. همه تخم مرغ های خوشبختی را در سبد ازدواج نچینید. همه برگه های زندگی را در موضوع ازدواج خرج نکنید. چه بسا زنان بسیار تأثیرگذاری در جامعه بوده اند که در پرتو تحصیل، کار و اشتغال مولد، و ... به خانه خوشبختی و بخت واقعی خود راه یافته اند. بنابراین، تمرکز ذهنی خود را تا زمان مقتضی، و تا زمانى که کسى به خواستگارى شما نیامده، از مسئله ازدواج به امور مثبت دیگر ببرید. به هیچ عنوان اجازه ندهید ازدواج تمام فضای ذهنی شما را اشغال کند.
5- خواهر گرامی توجه داشته باشید که در فرآیند ازدواج عوامل متعددی دخیل هستند. نجابت دختر و خانواده اش و یا سن وی هر کدام تنها یکی از آن چند عامل می باشد که باید در کنار سایر عوامل در نظر گرفته شوند. لذا شایسته است با دقت به بررسی موانع ازدواج بپردازید و از این موانع لیستی تهیه کنید و آنگاه با تمام وجود برای برطرف کردن آنها تلاش کنید.
6- نباید از مسائلی که زمینه ساز خواستگاری است غفلت کنید، مثلاً پاکیزگی و نظافت، شادابی، خوش اخلاقی، خوش سخن بودن، شوخی های به جا میان همجنس، رعایت کردن فرهنگ صحیح جامعه، پرهیز از: گرفتگی چهره و عبوس بودن، ابتذال اخلاقی، ژولیدگی و اظهارات دلسرد کننده، حالات افسردگی و... .
بنابراین از انزوا و تنهایی دوری کنید. در کانونهای علمی و مذهبی، همچنین مساجد و جلسات مذهبی و در مجالس مراسم جشن و عقد و عروسی اقوام و خویشان با حفظ موازین و شئون اسلامی حضور پیدا کنید.
درمجالس زنانه با ظاهری آراسته و زیبا حاضر شوید. به سر و وضع و آراستگی ظاهری خود بیشتر برسید و از شلختگی اجتناب کنید، البته با رعایت حلال و حرام و اجتناب از خودآرایی در مقابل نامحرم.
7- هیچ گاه به سرزنش های خانواده و اطرافیانتان اهمیت ندهید و صبور باشید، آن را به حساب ناآگاهی و جهالت آن ها بگذارید. آنها نیز از این جریان ناراحتند و ناراحتی خود با سرزنش کردن شما تسکین می دهند.
8- محافظه کاری های بی مورد را کنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نکنید. اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف های شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می کنند اما شما اهمیتی نمی دهید، باید کمی در نگاه تان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر ایده آلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند جلسه ای با خواستگارهای تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم ها را بهانه «نه» گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می توان از آن ها ایراد گرفت. شما نمی توانید یک شخصیت بی عیب و نقص را به عنوان همسر تان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.
9- برای همسریابی به جای اینکه منفعل باشید تا کسی بیاید و شما را بیابد، سعی کنید بر تلاش های فعالانه خود در جهت انتخاب بیفزائید. مثلا استفاده از واسطه برای ازدواج امر پسندیده ای است، از اینرو چنانچه در اطراف خود شخص متدینی را سراغ دارید که به او علاقمند هستید یا احساس می کنید می تواند همسر مناسبی برای شما باشد، از فردی آگاه، رازدار و دارای نفوذ و موجه بخواهید که با آن شخص و یا خانواده او صحبت کند و به صورت غیر مستقیم (به گونه ای عمل کند که گویی شما اصلا از این ماجرا خبر ندارید) شما را به عنوان یکی از گزینه های ازدواج به او معرفی کند.
10- نقش واسطه ها در معرفی دختران خوب و شایسته و دم بخت را دست کم نگیرید.
11- مجددا تاکید می کنیم از انزوا دوری کنید و در جلسات مذهبی و به طور کلی در جمع های زنانه حضور فعال داشته باشید. ضمن حفظ کرامت و شخصیت و وقار، انسانی بشاش و خوشرو و پر انرژی باشید. مطمئناً این کار هم در شادابی و طراوت شما و هم در جلب نظر دیگران بسیار موثر خواهد بود.
12- در طرز برخورد با خانواده و دوستان تجدید نظر کنید. رفتار مناسب ، با ادب و احترام و بدور از شوخی زیاد و جلف بودن می تواند برای یک خانم مناسب باشد و نظر یک آقا را جلب کند. طرز برخورد در جامعه نیز در این باره موثر است، بعضی خانم ها ممکن است فکر کنند، برخورد مناسب در مواجهه با یک آقای نامحرم، اخم کردن و بدخلقی است ولی این درست نیست، ما نباید با رفتار محرک، دیگران را تحریک کنیم، ولی اخم کردن و بدخلقی هم مناسب نیست.
13- توقعاتتان را کم کنید. یکی از موانع مهم پیش روی ازدواج جوانان توقعات بالا می باشد که با کم کردن این توقعات و بیان این مساله در موقعیت های مناسب می توانند زمینه ازدواج را ایجاد کنند. همچنین یکی از مواردی که می تواند مانع ازدواج باشد و آقا را از اقدام به خواستگاری منصرف سازد موقعیت اقتصادی خوب خانواده خانم است یعنی آقا این جرات را ندارد که اقدام به ازدواج کند، که بیان کردن این مساله در جمع دوستان و بستگان که انتظارات من برای ازدواج بالا نیست می تواند راه حل مناسبی برای آن باشد.
همچنین مراقب باشید در انتخاب همسر کمال گرا نباشید و انتظار نداشته باشید که همسر آینده شما تمام ویژگی های یک انسان ایده آل را داشته باشد، چرا که گل بی خار خداست، شاید ملاکها و معیارهای شما در مورد یک همسر مناسب کمی سخت گیرانه و آرمان گرایانه است پس سعی کنید در انتخاب همسر واقع نگر باشید و سطح توقعات خود را پایین بیاورید و اگر کسی به خواستگاری شما آمد که 60 تا 70% ملاکهای یک همسر مناسب را داشت به او جواب مثبت بدهید و بقیه را با هنرمندی در طول زندگی بسازید.
14- مهارتهایتان را افزایش دهید. تلاش بیشتر و روزافزون برای شکوفایی استعدادها و تواناییهای خود و یادگیری فنون و هنرهای مختلف و پر کردن اوقات فراغت داشته باشید. دخترانی که شایستگی های لازم در زمینه های اخلاقی، اجتماعی، مهارت های زندگی و امتیازات ویژه دیگر در جامعه کسب می کنند، نسبت به دیگر دختران خواهان بیشتری دارند.
15- برای تعجیل در ازدواج به حضرات ائمه اطهار علیهم السلام بویژه امام جواد علیه السلام متوسل شوید.
16- آیه «رَبّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیاتِنا قُرّةَ أَعْینٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتّقینَ إِمامًا»(سوره فرقان آیه 74) را زیاد بخوانید.
17- هر روز به ویژه بعد از طلوع آفتاب زیارت عاشورا و سوره یس و الرحمن را تلاوت کنید.
در کنار تلاش برای برطرف کردن موانع ازدواج و نداشتن خواستگار می توانید برای آرامش خود ارتباط معنوی تان را با خداوند متعال گسترش دهید. در این رابطه دعاها و راهکارهای معنوی وجود دارد که در صورت تمایل می توانید آنها را در مکاتبات بعدی از ما بخواهید.
امیدواریم با توکل به خداوند متعال و استعانت از اهل بیت علیهم السلام و توجه به نکات ارائه شده همسری شایسته بیابید و زندگی بانشاط و موفقی در پیش رو داشته باشید.
سئوال22
موضوع: حسادت به مادر وخواهر شوهر
سلام.خسته نباشیدخواهش میکنم راهنماییم کنیدتابتونم بامادروخواهرشوهرام کناربیام وبهشون حسادت نکنم وازشون متنفرنباشم.آدمای بدی نیستن اماگاهی طرف پسرشونومیگیرن عذابم میده وخودبه خودازشون متنفرشدم.اگه شوهرم کوچکترین لطفی بهشون بکنه ویابشینه باهاشون حرف بزنه واقعامنفجرمیشم.توروخداکمکم کنیدویه راه حل خوب بدیدتابتونم خودموکنترل کنم تابارفتارتابلوم پیش شوهرم اوناروبیشترعزیز نکنم وشوهرم فک کنه من دشمنشونم وفک کنه اونا کی هستن که من بهشون حسادت میکنم وبدترآتیشم نزنه منتظرجوابتون هستم راستی اینم یادآوری کنم که شوهرم زودعصبانی میشه
پاسخ مشاور
با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با ما سخن می گوئید خرسندیم و امیدواریم که ارتباط شما با ما تداوم داشته باشد.
پرسشگر گرامی! به طور حتم از اینکه با خانواده شوهرتان ارتباط خوبی ندارید، احساس خوبی ندارید. برای اینکه بتوانید بر این مشکل غلبه کنید لازم است تا با درایت و بدون اینکه دچار احساسات شوید، موضوع مورد نظر را بررسی کنید و برای آن راه حلی پیدا کنید. برای این کار:
-مشکل خود را به صورت روشن و واضح بر روی کاغذی بنویسید.
-تمام راه حل هایی که به نظرتان می آید را بنوسید. در این مرحله حتی راه حل هایی که غیر منطقی و غیر قابل اجرا است را یاد داشت می کنید و تمام راه حل هایی که به ذهن می آید را یاد داشت می کنید.
-از بین راه حل هایی که در مرحله قبل یاد داشت کردید، راه حل هایی را که قابلیت اجرا را دارند را انتخاب می کنید و با تمام وجود سعی می کنید آن راه حل را به کار گیرید.
- در این مرحله کارایی راه حل هایی که به کار برده اید را بررسی می کنید و چنانچه راه حلی کارایی کمی داشت، آن را حذف می کنید.
به نظر شما چرا چنین احساسی در شما شکل گرفته است؟ آیا تمام عروسها نسبت به خانواده همسر خود حسود هستند؟ چه چیزی موجب ده تا نسبت به روابط همسرتان با خانوادهاش حساس باشید؟ به نظر میرسد پاسخ به این سوالات بخش مهمی از مشکل شما را حل میکند. پس با دقت به این سوالات جواب دهید.
در زیر به بررسی راهکارهای بر طرف شدن مشکل شما میپردازیم:
1.پرسشگر گرامی به نظر میرسد، مهم ترین عامل چنین احساسی در شما نداشتم روابط عاطفی مناسب با همسرتان میباشد. شما احساس میکنید که آن جایگاه لازم را نزد همسر خود ندارید و بیش از آنکه شما نزد همسرتان عزیز باشید، خانواده همسرتان پیش او عزیز هسنتد، بنابراین باید تلاش کنید تا ارتباط عاطفی شما با او بهتر از پیش شود، برای این کار:
- غم و نگرانی را از چهرة خود بزدایید و با رویی باز و چهرهای خندان با او روبهرو شوید. هنگام ورود شوهرتان به خانه به استقبال او بروید، به او سلام و خسته نباشید بگویید، از حالش جویا شوید، به او بگویید که از آمدن او خوشحالید و دلتان برای او تنگ شده بود.
- زمانی که او را بی حال و بی انگیزه می بینید، شما سر صحبت را باز کنید، و با او حرف بزنید؛ با شوهرتان شوخی کنید و او را بخندانید؛ کنارش بنشینید و با او درد دل کنید؛ از اتفاقاتی که در روز برایش رخ داده بپرسید، به سخنانش با توجه و علاقه گوش دهید؛ کنار شوهرتان بنشینید و با هم فیلم مورد علاقهاش را تماشا کنید.
- پیش از ورود شوهر، خود را بیارایید، لباسهای زیبا و اغوا کننده بپوشید، عطر یا ادکلن خوش بو استعمال کنید، و به او نشان دهید که همة این کارها را برای او انجام دادهاید. سعی کنید در روابط جنسی که با شوهر خود دارید جذاب و متنوع ظاهر شوید. با مهربانی از او بخواهیدتوقعات خود را در زمینه مسائل جنسی برای شما بگوید و شما هم سعی کنید به توقعات او جامه عمل بپوشانید.
- در موقعیت های مناسب به او ابراز علاقه و عشق کنید و در مناسبتها براى او هدیه (هر چند ارزان قیمت) تهیه کنید.
- با مطالعه کتابهای مربوط به انتخاب همسر،آیین همسرداری،چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسه های آموزش خانواده ،دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.
- رفتارهای ناپسند همسرتان را با خشونت پاسخ ندهید و اشتباهات او را نادیده بگیرید و با کرامت نفس از این رفتارها تغافل کنید.
- هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم ،به جای سرزنش کردن یکدیگر یا تفسیر نادرست،به شناسایی مسأله و یافتن راه حل آن بپردازید. همیشه در رویارویی با مسائل و مشکلات خانوادگی، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیت خود و شناخت انتظارات متقابل، به حل و فصل اختلافات رو آورید.
- هرگز همسرتان رابا مرد دیگر مقایسه نکنید.
- از رفتار های مطلوب همسرتان تشکر کرده،او را تشویق کنید و انگیزة تکرار آن رفتار را بیشتر سازید.
- خطای یکدیگر را درحضور دیگران،آشنایان،والدین یکدیگر و..بازگو نکنید.
2- تمرین بر ترتیب اثر ندادن به حسادت و رفتار بر ضد آن یکی از راهکارهای مقابله با حسادت است; مثلاً، فرد به جاى بدگویى، آگاهانه به مدح و ثناى طرف مقابل بپردازد و به جاى تکبّر، تواضع نسبت به او را در پیش گیرد.
3- ایجاد رابطه عاطفى مثبت بین خود و فرد مورد حسادت; به این صورت که وقتى حسود رفتار خود را اصلاح کند، طرف مقابل این مسأله را درک خواهد کرد و دلش نسبت به او نرم مى گردد و زمینه روانى مناسبى براى محبت و دوستى فراهم مى شود، بنابراین سعی کنید رابطه خود و خانواده شوهرتان را بهبود ببخشید.
4- به مواردی که حس حسادت شما را بر می انگیزند خوب فکر کنی و از خودتان بپرسید که این موارد تهدید کننده تا چه حد واقعگرایانه هستند. نگرانی شما از در خطر بودن رابطه تان تا چه حد بر پایه شواهد واقعی است؟ و آیا رفتار خودتان موقعیت را بدتر نمیکند؟
5-درباره احساسات خود در زمینه ارتباطی که با همسرتان دارید در فضایی صمیمی با او گفت و گو کنید و انتظارات خود را با او در میان گذارید و از او بخواهید تا اطمینان شما را در این زمینه جلب کند.
6- از گفتار و رفتارى که باعث برافروختگى شعله این فکر حسادت مىشود پرهیز نمائید. به رخ کشیدن امکانات، نعمتها و داشته های دیگران مىتواند شعلههاى این فکر را خاموش نماید.
7-به یاد داشته باشید، همانطور که شما همسر شوهرتان هستید، او دارای خواهر و مادر است و آنان نیز از او انتظاراتی دارند و او علاوه بر نیازهای روانی شما باید پاسخگوی انتظارات آنان هم باشد، بنابراین او هم باید به شما علاقه نشان دهد و هم به آنان، پس به هیچ عنوان توقع نداشته باشید که او به خاطر شما ارتباط خود را با آنان کم رنگ کند.
8- اجازه ندهید این طرز فکر عاملی برای فاصله گرفتن از دیگران و کسانیکه احساس می کنید نسبت به آنها حسادت دارید شود. فاصله گرفتن و قطع رابطه و تغییر رفتار با او باعث تشدید حس و فکر حسادت و شعله ور شدن آتش آن می گردد و برعکس ارتباط دوستانه داشتن و برخورد مناسب و خوب با او باعث سرد شدن فکر حسادت و کمرنگ شدن آن می گردد.
9- برای تغییر این تفکر با خود این آیه را زمزمه نمایید که «... و عسى ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسى ان تحبوا شیئا و هو شرٌ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون» سوره بقره آیه 216 . مهمترین نکته توجه به این امر است که اگر به خداوند متعال توکل کنیم و تمام امور زندگى خود را به او واگذار کنیم، خداوند به بهترین وجه و شکل به آن رسیدگى خواهد کرد زیرا او خیر و صلاح بندگانش را بهتر از ما مىداند.
سئوال 21
موضوع: عدم بچه دارشدن همسر
سلام من اهل استان خراسان رضوی هستم حدود 21سال است که ازدواج کردم ازهمسرم بچه دار نشدم مشکل مربوط به همسرم هست ظاهرا تخمدان های او ضعیفه همه ی کارهای پزشکی ودستورات جدید را هم دنبال کردم نتیجه نداشته حدود یکسالی است با یک خانم دیگه صحبت کردم وتصمیم ازدواج دارم البته خانم اولم را خیلی دوست دارم ونمی خوام اورا ازدست بدهم ولی فعلا او مخالف ازدواج من هست لطفا بگید چکار کنم
پاسخ مشاور
برادر گرامی، خداوند عالم همه پدیده های الهی را به صورت زوج آفریده است. هر انسانی که آفریده شود، کفوی دارد. بنابراین اصل زوجیت یک قانون حاکم بر هستی است تا تعادل یک زن و یک مرد، در گستره هستی جاری باشد. در ضمن باید توجه کرد که اصل اولیه بر تک همسری است. چند زن داشتن اصل نیست، نه در اسلام اصل است و نه در فرهنگ و نه در فطرت و نه در طبیعت. خداوند عالم در قرآن کریم این مطلب را تأیید می کند و هیچ توصیه و تشویقی برای تعدد زوجات به طور مطلق وجود ندارد؛ البته مواقعی یک استثناءات خاصی پیش می آید که در این موارد استثناء، یک فرد می تواند همسر دیگری اختیار کند. این شرایط، شرایط خاصی است، مثلا مرد در وضعیتی قرار دارد که نمی تواند کنار همسر خود زندگی کند یا همسرش دارای مشکلات روحی- روانی یا امراض جسمی مانند سرطان، نازایی طولانی مدت است ولی از سوی دیگر هم نمی خواهد از همسرش جدا شود.
این شرایط استثنایی است و چنانچه مرد بتواند عدالت را رعایت کند، جایز است؛ رعایت عدالت از همه جهات (مادی و اقتصادی، همخوابی، عاطفی و ...) که قرآن آن را شرط تعدد زوجات قرار داده که بسیار هم سخت است، به طوری که خداوند نگرانی عدم اجرای عدالت را مطرح نموده است و از مردان خواسته است در صورتی که خود را قادر به رعایت عدالت میان همسران نمیبینند، به یک همسر اکتفا کنند.
مورد شما نیز می تواند یک مجوز برای ازدواج با همسر دوم باشد. البته ما از روحیات، اخلاق، شرایط مادی و اقتصادی، ... شما اطلاعی نداریم و نمیدانیم آیا راه دیگری برای حل مشکل بارداری همسرتان وجود دارد یا خیر؛ اما از ظاهر نامه شما بر می آید که زندگی شما نیاز به چنین ازدواجی دارد.
با توجه به فشار شدید روانیای که بر همسرتان خواهد آمد، بهترین روش این است که تمام این امور و تصمیمگیریها را برای انتخاب فرد یا محل سکونت و ... به عهده همسرتان بگذارید. تا میتوانید برای همسر دوم، منزلی جدا اجاره یا تهیه کنید تا محبت شما به همسر دوم، مشکلی در روابطتتان با همسر اول ایجاد نکند.
اداره موفق دو همسر، کیاست و ذکاوت می خواهد که بخشی از آن را با پرسش از کسانی که به این کار اقدام نموادهاند میتوانید بدست آورید. باید تمام تلاشتان را مصروف این دارید که عدالت عاطفی و حقوقی هردو را مراعات کنید بدون اینکه حسادت آنها را برانگیزید.
اینها مسائلی است که می توان به صورت جداگانه و در مکاتبات بعدی راجع به آنها بحث نمود؛ اما فعلا آنچه که در مقام اقدام به یک ازدواج مجدد می باشد را به صورت چند نکته خدمتتان عرضه می داریم:
1- زن و شوهر باید در کمال تفاهم و علاقه به یکدیگر به چنین تصمیمی برسند.
2- در رابطه با محل زندگی همسر دوم و دیگر مسائل مربوط با او با همسر اولتان به توافق برسید.
3- خود همسر اول مسؤولیت همسریابی برای شوهرش را به عهده بگیرد. او میتواند از بین فامیل یا دوستانش، فرد مورد نظرش را انتخاب کند.
4- از همسرتان بخواهید که این مساله را به اقوام نزدیک خودش بگوید و توضیح بدهد که او قصد دارد برای شما همسر دوم انتخاب نماید.
5- اطرافیان مؤثر همسر اول در جریان انتخاب همسر باشند و در این امر به او کمک بکنند.
6- شما و اقوامتان در انتخاب همسر دخالتی نداشته باشید، نه در فرایند همسر یابی و نه در پیشنهاد دادن فردی خاص.
7- در همه مراحل رفتاری عادی داشته باشید و زیاد ابراز علاقه ننمایید.
8- فردی که به عنوان همسر دوم شما انتخاب می شود و خانواده او، باید به طور کامل در جریان مسائل شما قرار بگیرند.
9- پیشنهاد دیگری که باید حتما با یک وکیل حقوقی مطرح کرد این است که همسری را به شکل موقت اختیار کنید با این شرط که پس از فرزندآوری، ادعایی نسبت به فرزند نداشته باشد. بدین سان، شما و همسر اولتان دارای فرزندی شدهاید که از شماست؛ بدون ایجاد یک زندگی دائم دیگر. (البته نکات حقوقی و احتمال فهمیدن فرزند در آینده و عوارض روانی آن را پیش بینی کنید)
موفق باشید
سئوال 20
موضوع: عدم مسئولیت پذیری والدین
پدرم من و برادرم را به خدا سپرده وهیچ مسئولیتی را نسبت به ما قبول نمیکند ما هم کار میکنیم هم دانشگاه میریم هیچ وقت از ما سوال نکرده چی کاری میکنید و یا چه درسی میخوانید اصلا با ما کار نداره این باعث شده من به مرگ پدرم راضی باشم ازش متنفرم و همه ی اشناهایمان به من و برادرم حسادت میکنن و پدرم قدر ما را نمیداند وهیچ حمایتی نمیکند وتا الان که 22 سالم شده هیچ محبتی به ما نکرده ازتون کمک میخوام ما چیکار کنیم؟ بنظر من او یک حیوان است .
پاسخ مشاور
«مهم نیست چه کسی مقصر است، مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است و در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفتههای مهرآمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم».
دانشجوی گرامی؛ احساس دختری در سن و سال شما را که قطعاً نیازمند حمایت عاطفی بیشتری از سوی افراد خانواده به ویژه پدر میباشد، کاملاً درک مینماییم؛ زیرا در شرایط عادّی نیز دختران به دلیل عاطفی بودن، نیازمند عواطف بیشتری نسبت به پسران در خانواده هستند، چه رسد به اینکه شرایط خانواده به گونهای باشد که آنها با بیمهری والدین به ویژه پدر نیز مواجه باشند.
به هر حال از این که به پرسمان اعتماد کرده و مسأله موجود در روابط خود و پدر گرامیتان را با ما در میان گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم. امیدواریم خداوند آرامشی را به شما هدیه نماید تا آنچه را که نمیتوانید تغییر دهید، بپذیرید و شهامتی ارزانیتان نماید که آنچه را میتوانید تغییر دهید، تغییر دهید و دانشی که تفاوت آن دو را بدانید.
نکته بسیار مهمّی که شایسته است بدان توجّه داشته باشید آن است که باید قبول نمایید ما انسانها در زندگی خود همواره با افرادی نظیر پدر گرامیتان مواجه میباشیم کـه درک کردن و مصاحبت با آنها تا حدودی دشوار است. گرچه ممکن است ایـنگـونـه افراد از دید ما غیر عادی بـه نظر آیـنـد، ولی در همه جا وجود دارند و ما مجبوریم از طریقی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد به نوعی با آنها کنار بیاییم.
در این میان واقعیّت آن است که چون رفتار و روحیّه پدرتان با گذر عمر به صورت یک صفت ثابت شخصیتی در آمده است، سخت تغییر میپذیرد و متحوّل ساختن چنین فردی آن هم زمانی که خودش مخاطب مستقیم ما نیست و چه بسا به اشتباه بودن رفتارهای خود اعتقادی ندارند، دشوار مینماید؛ اما امری شدنی است، بنابراین نیازمند صبر، حوصله و همین طور تدبیر، هوشیاری و ظرافتهای رفتاری خاصی از طرف شما، مادر گرامیتان و سایر اعضای خانواده است؛ بنابراین:
1- به نظر میرسد مهمترین ویژگی پدرتان این است که به اندازه کافی نسبت به امورات زن، فرزند و خانواده حس مسئولیّتپذیری ندارد.
همانطور که از واژه مسئولیّتپذیری برمیآید یعنی آنکه اگر کسی وظیفه و یا نقشی را در زندگی خانوادگی و یا اجتماعی خود برگزید همه تلاش خود را در راه انجام موفّق آن بذل نموده و در برابر کم و کیف انجام آن پاسخگو باشد، در حالیکه متأسّفانه پدرتان حتّی با وجود داشتن فرزندانی موفّق که در جمع فامیل زبانزد هستند نسبت به وضعیّت اقتصادی و مالی آنها در زمینه تحصیل و ... غیرمسئولانه برخورد مینماید.
شاید هیچ چیز به این اندازه کمکتان نکند که بهتر است ابتدا واقعیّات زندگی خانوادگی و پدرتان را به عنوان یک خانواده دارای بدسرپرست( بدون احساس مسئولیّت) بپذیرید تا بتوانید متناسب با آن به دنبال راه حل باشید؛ زیرا در این میان نوع و میزان درک شما جهت یاریرسانی به وی با هدف بهبود شرایط بسیار کارساز است.
2- به هر حال اگر بخواهید برچسب« مسئولیّتپذیری» به پدرتان بخورد، ضروری است که وی ویژگیهای زیر را حائز گردد:
1. با حقوق، مسئولیتها و وظایف خود در زندگی آشنا شود.
2. به حقوق دیگران از جمله اعضای خانواده نظیر زن و فرزند احترام بگذارد.
3. منظم بوده و سعی نماید کارها و ظایفی را که بر عهده میگیرد به موقع انجام دهد.
4. برنامهریزی کوتاه مدّت و بلند مدّت در مورد امورات مربوط به خود و زن و فرزند داشته باشد.
5. از میزان پیشرفت کارهای خود و انجام صحیح امور ارزیابی واقعبینانه داشته باشد.
6. انعطافپذیر باشد.
7. با اطرافیان خود در خانواده و اجتماع سازگار باشد.
8. از رشد فکری خوبی برخوردار باشد.
9. همه مراقبتها را در این نکته مصروف سازد که اشتباهی در انجام مسئولیّت خود نداشته باشد، اگر هم اشتباهی رخ داد از زیر بار پذیرش آن شانه خالی نکند، بلکه با تمام توان در اصلاح آن بکوشد.
در سایه اعتقاد شما و پدرتان برای زمینهسازی و کمک به احراز چنین شرایطی است که شایسته است شما و اطرافیانتان کاری نمایید که وی برای نجات روابط خود با فرزندان و ... از این وضعیّت کاری انجام دهد.
3- با توجّه به اینکه افرادی نظیر پدرتان تحمل قبول مسئولیت را ندارند و از زیر بار مسائل شانه خالی میکنند جا دارد اعتماد بنفس خود را در مقابل وی از دست نداده و مراقب سلامت روانی خود، مادر و سایر اعضای خانواده باشید.
4- تناسب تکلیف با توان وی و عمل به تکالیف از جمله نکات مهم در جهت افزایش مسئولیت در پدرتان است؛ زیرا این موضوع از بروز احساس شکست(احساسی که منجر به تسلیم شدن و سلب مسئولیت فرد میشود) در او جلوگیری میکند؛ بنابراین متناسب با توان وی از او انتظار داشته باشید و بسیار مراقب باشید که خواسته و یا ناخواسته متأثّر از حس کمالگرایی ایام نوجوانی و جوانی از جانب شما توقعاتی به وی منتقل نگردد که نتواند از عهده انجام آن برآید؛ زیرا وی را نسبت به امورات خانواده و فرزند دلسردتر مینماید.
5- قرار گرفتن در دایره «آرزوها»، به بیاعتنایی نسبت به پذیرش مسئولیت و سلب اختیار و در نتیجه، «شکست» میانجامد؛ شکستی که احساس بیارزشی را در پی دارد؛ بنابراین از هر طریقی پدرتان را به عمل وادارید؛ زیرا در حوزه عمل قرار گرفتن موجب افزایش حس مسئولیت شده، یک احساس ارزشمند را در دل وی پدید خواهد آورد؛ لذاست عملاً شرایط را به گونهای مهیّا سازید که مثلاً برای تأمین بخشی از هزینه تحصیلتان پیشقدم گردد.
6- از روش مواجهه با نتایج اعمال و تکیه بر قضاوت وی نسبت به عملکرد خود بهره گیرید و خود و یا افرادی از فامیل و آشنایان که احتمال تأثیرگذاری وی بر پدرتان محتمل است در فضایی مناسب واقعیّتهای زندگی پدرتان را از جنبههای مختلف اقتصادی و ... به او بنمایانید تا وی دریابد که به عنوان مثال عدم اهتمام وی به تدمین هزینه تحصیل فرزندانش چقدر جلوی ترقّی فرزندان و خانوادهاش را در زندگی گرفته!.
*در مورد نوع روابط عاطفی خود و پدرتان و آرزوی شما جهت جلب مهربانی وی که متأسّفانه متأثّر از نوع برخوردهای پدرتان با عبارات تند و ناشایستی عنوان گردیده، نیز گفتنی است که به یاد داشته باشید قاعده کلّی در روابط خانوادگی آن است که اینگونه روابط دو طرفه است و هیچکدام از طرفین نمیتوانند مدّعی گردند که در تخریب جریان رابطه، تنها دیگری مقصّر است.
دانشجوی گرامی؛ خوب بیندیشید که آیا امکان دارد نوع رفتارتان با پدرتان به گونهای باشد که زمینه ارتباط ناسالم را بین شما و او فراهم سازد؟! زیرا به عنوان مثال ممکن است خدای ناکرده در مقابل وی بهگونهای برخورد کرده باشید که این زمینه را فراهم میسازد که وی خود را مستحق بداند به شیوهای که اشاره نمودید با شما رفتار نماید و یا از لحاظ عاطفی از شما کناره بگیرد.
خداوند همه انسانها را در مقابل اعمال و رفتارى که انجام مىدهند مورد سؤال قرار مىدهد و پدرتان نیز باید پاسخگوى اعمال و رفتار خود در قبال شما باشد؛ بنابراین توجّه داشته باشید که این موضوع به هیچ عنوان از وظیفه دختر متدیّنی همچون شما نسبت به وی نمیکاهد.
در حقیقت شما وظیفه دارید در همه حال به وی احترام بگذارید، حتى اگر به شما بىاحترامى کند.
آیا احساس نمیکنید که رفتار وی تا حدّ زیادی میتواند متأثّر از نوع برخورد شما باشد؟!
اشتباه برداشت نکنید ما درصدد متهم کردن شما نیستیم و نمیخواهیم مسئولیّت نوع عملکرد پدرتان را متوجّه شما نماییم، بلکه میخواهیم با تشریح وضعیّت موجود پرده از سرّی برداریم که شما را قادر خواهد ساخت از آن طریق رفتار وی را به شکل صحیح و در جهت مطلوب مدیریّت نمایید.
در حقیقت در پی آن هستیم که بگوییم گرچه ممکن است در بدو امر تغییر رفتار وی نسبت به شما دشوار به نظر آید؛ ولی آیا این را قبول دارید که برای تغییر خود چنین محدودیّتی ندارید.
از سوی دیگر درصد قابل توجّهی از نوع عملکرد دیگران در قبال ما متأثّر از شیوه برخورد ماست؛ لذا راهکار ما این است که با پدرتان به گونهای رفتار نمایید که دوست دارید وی با شما رفتار کند. مطمئن باشید این سرمایهگذاری به زودی نتیجه خواهد داد.
در حقیقت میخواهیم پیشنهاد دهیم که اولین گام را خودتان در برقراری روابط دوستانه و مهرآمیز با پدرتان بردارید. هیچ وقت برقرار کردن ارتباط خواه بین زن و شوهر باشد یا بین والدین و فرزندان کار سادهای نبوده است؛ بنابراین از این مسأله فرار نکنید و با آن رو در رو شوید، به گونهای که اگر میخواهید ارتباط اثربخشی داشته باشید، بایسته است:
1. مایل باشید ارتباط بهتری با وی برقرار کنید؛ البتّه نباید انتظار داشته باشید که این امر یکدفعه رخ دهد؛ بلکه این امر به صورت تدریجی اتفاق میافتد؛ بنابراین از هرگونه کمصبری اجتناب نمایید.
2. معتقد باشید که میتوانید ارتباط خود با پدرتان را بهبود بخشید؛ لذا هر روز به خود تلقین کنید که میتوانید و به دنبال جستجوی راههایی باشید که با پدرتان سر گفتگو را باز کنید، مهم نیست چه میگویید، بلکه حتّی از کارهای روزانه خود با یکدیگر بگویید و در مورد علاقهمندیهای پدرتان پرسش نمایید.
3. جهت کمتر شدن مشکلات در خانواده تا جایی که میتوانید کاری کنید که از ایجاد بحران در روابط با پدرتان از سوی خود و خانوادهتان جلوگیری نمایید؛ امّا اگر چنانچه بحران به پا شد، سعی کنید یا سکوت کنید یا از جمله «شاید حق با تو باشد» در برابر وی استفاده کنید.
4. او را با دیگران مقایسه ننموده و سرزنشش نکنید؛ زیرا طعنه زدن، تمسخر کردن، زخم زبان، توهین، تحقیر و... فقط شرایط را بدتر میکند.
5. خواهشمندیم در کنار همه ناملایماتی که از سوی پدرتان بر شما و خانواده تحمیل میشود، سعی کنید بیش از پیش به خوبیهای پدرتان اندیشیده و سعی کنید خوبیهای وی را نیز ببینید تا روابط بهتری با وی برقرار سازید. از زوایهای دیگر به ماجرا نگریسته و مهارت خود را برای کشف خوبیهای پدرتان به عنوان تسهیلگر روابط مؤثّر با وی ناکافی بدانید؛ زیرا قطعاً وی خوبیهایی نیز دارد که نخواسته و یا نتوانستهاید ذهن خود را بر آن متمرکز سازید؛ در حالیکه پیش شرط برقراری روابط خوب با دیگران آن است که از ابتدا از این طریق احساسی خوش در خود نسبت به آنها ایجاد نمایید.
6. بیش از پیش کارها و اخلاق شایسته پدرتان را در حضور وی برجسته سازید تا انگیزه تکرار آنها در وی افزایش یابد. به عنوان مثال اگر تنها و تنها یک بار معجزهای رخ داد و پدرتان رفتاری محبّتآمیز با شما داشت به این دلیل که احساس خوشی در شما به وجود آورده در حد مبالغهآمیزی از وی تشکّر نمایید و به وی بگویید که از داشتن چنین پدری به خود میبالید.
7. در حق وی دعا نموده، از خداوند بخواهید که به او کمک کند تا موجبات اصلاح رفتارش فراهم گردد.
سئوال 19
موضوع :درگیری وکتک کاری توسط همسر
سلام وخسته نباشید ببخشید من به راهنمایی شما برای زندگی احتیاج دارم دیگه نمیتونم اینطوری تحمل کنم ممنون میشم اگه کمکم کنید من 4 سال از که با همسرم اشنا شدم اون منو خیلی اذیت میکنه به خاطر هر کاری منو سرزنش میکنه کتکم میزنه دیگه نمی تونم باهاش باشم زندگی را برای من تلخ کرده از وقتی باهاش اشنا شدم همی روزام با گریه تموم شده دلم می خواد ازش جدا شم اما یه ادم روانیه می ترسم به خودم یا خانوادم ضربه بزنه ممنون میشم اگه کمکم کنید
پاسخ مشاور
*** من شکوفایی گل های امیدم را در رویاها می بینم و ندایی که به من می گوید : گرچه شب تاریک است، دل قوی دار، سحر نزدیک است.
***از مکاتبه با ما، که نشانگر اعتماد شما به این مرکز است خرسندیم و خوشحالیم همچنان مخاطبمان فردی است که در مواجهه با مشکلاتش، اقدام به مشاوره خواهی می کند. این را بدانید که یکی از نشانه های افراد عاقل و پویا، کسب آگاهی در زمینه های مورد نیاز است. به خاطر این فهم زیبا به شما تبریک گفته و امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.
پرسشگر گرامی؛ ابتدا شرح یکی از مشاوره هایی که در زمینه اختلافات زوجین روی داده بود را برایتان نقل می کنم : (خوب به آن توجه و در آن تأمل کنید)
خانمی به مشاور خانواده رجوع کرده بود و می خواست به خاطر اعتیاد شوهرش از او طلاق بگیرد ولی به خاطر اصرار والدینش به مشاور مراجعه کرده بود تا شاید مشاور بتواند او را از تصمیمش منصرف کند. مشاور از مراجع می پرسد : دلیل اصرار والدینتان چه بوده است؟ مراجع می گوید آن ها می گویند شوهرم مرد بسیار خوب و با اخلاقی است و نباید به خاطر این مشکل از او طلاق بگیری. البته من هم عاشق شوهرم هستم و رفتارش هم با من بسیار خوب است و هیچ مشکل رفتاری و اخلاقی ندارد و از لحاظ مادی هم کاملا تامین هستیم. کسی هم جز خودم و والدین من و ایشان از این موضوع با خبر نیست و در ظاهر ایشان هم چیزی مشخص نیست، ولی از موقعی که متوجه شدم اعتیاد دارد دیگر نمی توانم با او زندگی کنم و می خواهم از او جدا شوم. می دانید مشاورچه گفت : «انسان عاقل هیچ گاه کشور را به خاطر یک جزیره از دست نمی دهد». جزیره را می دهد و کشور را حفظ می کند و در فرصت مناسب جزیره را نیز بر می گرداند. وقتی شوهرتان این همه محاسن اخلاقی دارد و تنها مشکلش اعتیاد است و این مشکل هم تاثیری بر رفتارش نگذاشته، چرا می خواهید زندگی تان را خراب کنید. افرادی هستند که شوهرشان معتاد نیست ولی ویژگی های منفی بسیاری دارند که زندگی را بر همسر و فرزندانشان تلخ کرده اند. وقتی این دو را مقایسه می کنی و می توانی دست به انتخاب بزنی کدام را انتخاب می کنی؟ البته من به هیچ وجه عمل اعتیاد را تایید نمی کنم ولی حرف من این است که زندگی تان را به خاطر یک مشکل نابود نکنید و سعی کنید مشکل اعتیاد شوهرتان را حل کنید نه اینکه موضوع مساله را پاک کنید! کلید موفقیت در زندگی مشترک کمک به یکدیگر برای عبور از مشکلات است ( چه مشکلات رفتاری و اعتقادی و چه مشکلات مادی). (نتیجه این مشاوره، منصرف شدن مراجع از تصمیمش برای طلاق بود).
پس نگاه به رفتارهای هر فردی باید همه جانبه باشد و نقاط مثبت و منفی اش با هم در نظر گرفته شود. بزرگنمایی نقاط منفی بدون توجه به نقاط مثبت، یکی از آفات مهلک و ضربه زننده به روابط بین فردی است. این امر در زندگی مشترک جلوه بیشتری دارد. چرا که اگر اینگونه به روابط بین زوجین نگاه نشود، امیدی به شکل گیری و تداوم یک زندگی سالم و بی دغدغه نمی توان داشت.
پرسشگر گرامی؛ همانگونه که برای شروع یک زندگی مشترک باید حساسیت های دقیقی را به خرج داد تا ازدواجی موفق شکل گیرد، برای پایان دادن به زندگی مشترک هم باید به این نتیجه رسید که تمام راه ها رفته شده است و حقیقتا هیچ راهی برای ادامه زندگی مشترک وجود ندارد و ادامه این رابطه جز آسیب و ضرر برای طرفین چیزی به همراه ندارد. وقتی اختلافاتی بین زن و شوهر روی می دهد باید بدانند که طلاق و جدایی اولین راه و آسان ترین راه نیست، بلکه آخرین راه و سخت ترین راه است و تبعات منفی فراوانی را دامن گیر زوجین (خاصه زن) می کند.
خواهر گرامی توصیفاتی که در نوشته تان آوردید (حتی از آن حادتر) در زندگی خیلی از زوج ها روی می دهد ولی هیچ گاه به طلاق و جدایی نمی کشد. به این توجه داشته باشید که نباید توقع داشته باشید که شوهرتان دقیقا مطابق با خواسته هایتان رفتارکند و هر کجا که ایشان سرباز زد، در آتش اختلاف بدمید. برخی اوقات زوجین مسائل کوچکی که در زندگی شان می افتد را بزرگ و لاینحل می دانند و فکر می کنند با هم تفاهم ندارند. گفتید چند بار روی شما دست بلند کرده است و شما را کتک میزنند؛ ما به هیچ وجه رفتار ایشان را مورد تایید قرار نمی دهیم، اما کنش شما چه بوده است که آن واکنش را به همراه داشته؟ آیا در این رویداد شما هم مقصر بوده اید یا نه؟ آیا پس از اینکار از شما معذرت خواهی کرده است یا نه؟ ویژگی های مثبت همسرتان را به خاطر برخی رفتارها نادیده نگیرید. این را نیز بدانید که هر انسانی در طول زندگی اشتباهاتی دارد، ما نباید به خاطر اشتباه طرف مقابل، اشتباه بزرگ تری را انجام دهیم و بخواهیم به یک زندگی که با هزار امید و آرزو شکل گرفته، پایان دهیم، بلکه باید کاری کنیم که طرف مقابل، به اشتباهش پی ببرد و سعی در رفع آن کند.
پرسشگر محترم؛ بدانید که یکی از ویژگی های افراد موفق، سازگاری با محیط و تغییر وضعیت نامطلوب به سمت وضعیت مطلوب است. طلاق پاک کردن صورت مسئله است نه حل آن و به عنوان آخرین راه پیش روی زوجین مطرح می شود و انسان تا زمانی که راه های دیگر را امتحان نکرده است نباید به سراغ این راه برود. در زیر به بررسی راهکارهایی که می تواند باعث اصلاح رفتارهای اشتباه همسرتان شود می پردازیم اما قبل از آن ذکر چند نکته لازم است :
1. از آنجا که مرد از لحاظ عاطفی تحت تاثیر همسر خود می باشد، رفتار های زن در بهبود روابط بین همسران بسیار حیاتی است. پس رفتارهای شما در تداوم زندگی شما نقش زیادی دارد. با دقت راهکارهایی که در این پاسخ به آن اشاره می شود را به کار گیرید.
2. آیا تا به حال به تفاوت های بین انسان و حیوان توجه کرده اید؟ چه تفاوتی بین انسان وحیوان وجود دارد، قبل از خواندن جواب لحظه ای با خود تامل کنید!چه جوابی به این سوال می دهید؟ درست حدس زدید، یکی از تفاوت های انسان و حیوان، این است که انسان امید به آینده دارد. امید به انسان شور و روشنی می بخشد و در سخت ترین شرایط به فریاد انسان می رسد. مرگ واقعی انسان زمانی فرا می رسد که امید خود را از دست بدهد. شما هم برای موفقیت در این میدان باید امید خود را از دست ندهید. انسان با داشتن امید به آینده خود می تواند بر تمام مشکلات بر سر راه خود فایق آید. شما نیز می توایند بر مشکلی که ذکر کرده اید غلبه کنید به شرط اینکه واقعا و از صمیم قلب خواستار غلبه بر مشکل خود باشید و هیچگاه امید خود را از دست ندهید.
3. انتظار نداشته باشید یک شبه شوهر شما تغییر کند، بلکه همانطور که خود شما هم می دانید تغییر رفتار به صورت تدریجی صورت می پذیرد، پس در این راه بیش از هر چیز، صبر می تواند به شما کمک کند.
در زیر به راهکارهایی اشاره می شود که می تواند در حل مشکلتان به شما کمک کند :
1. در گام اول لازم است که علت رفتارهای همسر خود را شناسایی کنید (چراروی شما دست بلند کرد و ...) و زمینه های بوجود آمدن چنین رفتارهایی را از بین ببرید. برای این کار با دقت رفتار های او را زیر نظر بگیرید و ببینید چنین رفتارهایی در چه زمان ها و موقعیت هایی رخ می دهد، پس از آن سعی کنید این عوامل را از بین ببرید.
2. خاطرات خوش گذشته را یاد آوری کنید، این امر می تواند این نکته را به شما یاد آور شود که همانطور که در گذشته لحظات خوشی را با همسرتان داشته اید، می توانید الان نیز آن خوشی ها را تکرار کنید.
3. نقاط ضعفی که در زمینه ارتباط و تعامل با همسر خود دارید را یاد داشت کنید وسعی کنید آنان را بر طرف کنید.
4. یکی از عوامل بسیار مهم برای استحکام خانواده و رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی، داشتن نگرش مثبت نسبت به همسر و مثبتاندیشی درباره اوست. مثبتاندیشی به مفهوم پذیرفتن توانمندیها، صداقت، قابلیت اعتماد و صمیمیت یک شخص دیگر است. مثبت اندیشی نسبت به همسر به معنای خوب دیدن همسر، علاقه داشتن به او و داشتن احساس مثبت نسبت به اوست. تا زمانی که زن و شوهر چنین احساسی نسبت به هم پیدا نکنند همواره در معرض اختلاف و تعارض با یکدیگر قرار دارند. پایه خانواده بر محبت بین زن و شوهر بنا نهاده شده است و این تنها در سایه نگرش مثبت زن و شوهر نسبت به هم امکان پذیر است. حسن ظن و نگرش مثبت یکی از همسران به دیگری، محبت او را به سوی خود جلب میکند. حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: «من حسن ظنه بالناس حاز منهم المحبه؛ کسی که نسبت به دیگران گمان نیکو برد محبت آنان را به دست آورد.» از این رو لازم است برای مدتی هم که شده تمرکز بر ویژگیهای مثبت همسر خود پیدا کنید و از افکار منفی که در مورد او به ذهنتان می آید خودداری کنید.
5. غم و نگرانی را از چهره خود بزدایید و با رویی باز و چهرهای خندان با او روبهرو شوید. وقتی شوهرتان را می بینید، به استقبالش بروید، به او سلام و خسته نباشید بگویید، از حالش جویا شوید، به او بگویید که از آمدن او خوشحالید و دلتان برای او تنگ شده بود.
6. زمانی که او را بی حال و بی انگیزه می بینید، شما سر صحبت را باز کنید، و با او حرف بزنید؛ با شوهرتان شوخی کنید و او را بخندانید؛ کنارش بنشینید و با او درد دل کنید؛ از اتفاقاتی که در روز برایش رخ داده بپرسید، به سخنانش با توجه و علاقه گوش دهید؛ کنار شوهرتان بنشینید و با هم فیلم مورد علاقهاش را تماشا کنید.
7. پیش از ورود شوهر، خود را بیارایید، لباسهای زیبا و اغوا کننده بپوشید، عطر یا ادکلن خوش بو استعمال کنید، و به او نشان دهید که همة این کارها را برای او انجام دادهاید.
8. به این نکته مهم توجه داشته باشید که، برای مردان نشان دادن عشق خود از طریق معاشقه بسیار راحتتر از بیان لفظی آن است؛ بنابراین تمایل شوهرتان را به معاشقه نوعی ابراز عشق و علاقه به حساب آورید. البته، مرد نیاز دارد احساس کند دوستش دارند نه آنکه تحملش میکنند؛ و این زمانی حاصل میشود که زن با رغبت به این خواسته شوهرش پاسخ دهد. به طور خلاصه، از هر راه و روشی برای باز کردن دریچههای قلب شوهرتان به سمت خودتان استفاده کنید. با انجام این کار، حتی اگر لفظ «دوستت دارم» را از او نشنوید رفتار و گفتارش نشان دهنده نهایت عشق و علاقة او به شما خواهد بود. نسبت به مسائل جنسی حساس باشید و خواسته های او را برطرف کنید .
9. در حق او دعا کنید و از خداوند بخواهید که مهر و محبت شما و همسرتان را افزایش دهد.
10. در موقعیت های مناسب به او ابراز علاقه و عشق کنید و در مناسبتها براى او هدیه (هر چند ارزان قیمت) تهیه کنید.
11. باید به این باور رسید که نحوه رفتار با همسر و مراعات حقوقی که بر گردن دیگری دارد، هم او را محبوب می سازد و هم ضامن توفیق او در امر همسرداری است و در نتیجه فضای زندگی آمیخته به لطف و خوش رفتاری و جاذبه بین یکدیگر می شود.
12. با مطالعه کتابهای مربوط به انتخاب همسر،آیین همسرداری،چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسه های آموزش خانواده، دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.
13. رفتارهای ناپسند همسرتان را با خشونت پاسخ ندهید و اشتباهات او را نادیده بگیرید و با کرامت نفس از این رفتارها تغافل کنید.
14. هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم ،به جای سرزنش کردن یکدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایی مسأله و یافتن راه حل آن بپردازید. همیشه در رویارویی با مسائل و مشکلات خانوادگی، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیت خود و شناخت انتظارات متقابل، به حل و فصل اختلافات رو آورید.
15. هرگز همسرتان را با مرد دیگر مقایسه نکنید.
16. گاهی مواقع تلاش زن و شوهر برای حل مشکل خود ره به جایی نمی برد، از این رو لازم است از همفکری دیگران کمک بگیرند. برای حل مشکل خود از اقوام و نزدیکان خود که راز نگهدار و مورد اعتماد شوهرتان هستند، بخواهید در حل مشکلتان شما یاری دهند. در ضمن استفاده از تجربه مشاوران خانواده می تواند به شما کمک شایانی داشته باشد.
امیرالمومنین حضرت علی (ع) :
آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستین ها را بالا بزن، آن گاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست بکار شده اند.
موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.
بررسی علل استرس دانش آموزان و راههای درمان آن
پرسشنامه ها
آموزش خانواده
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]
![]() |
![]() |