![]() |
![]() |
سوال :27
موضوع : نحوه ی محرمیت فرزند خوانده
ما زن وشوهری هستیم که حدود 18 سال است ازدواج کرده ایم وبچه دار نشده ایم البته تمام راههای درمانی را هم طی کرده ایم حالا به نتیجه رسیده ایم که از پرورشگاه یک فرزند بیاوریم لطفا" بفرمائید:
الف آیا این تصمیم ما درست است ؟
ب- نحوه ی محرمیت دختر یا پسری که از پرورشگاه می آورند چگونه است ؟
پاسخ مشاور
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالاَتُکُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ اللاَّتِی فِی حُجُورِکُم مِّن نِّسَآئِکُمُ اللاَّتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَکُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلاَبِکُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَیْنَ الأُخْتَیْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا(سوره : النساء آیه 23 )
مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه هایتان و خاله هایتان و، دختران برادران و دختران خواهرانتان و زنانی که شما را شیر داده اند و خواهران شیریتان و مادران زنانتان بر شما حرام شده اند و دختران زنانتان که درکنار شما هستند ، هر گاه با آن زنان همبستر شده اید بر شما حرام شده اند ولی اگر همبستر نشده اید ، گناهی مرتکب نشده اید و نیز زنان پسرانی که از پشت شما هستند بر شما حرام شده اند و نباید دو خواهر را در یک زمان به زنی گیرید ، مگر آنکه پیش از این چنین کرده باشید هر آینه خدا آمرزنده و مهربان است
سئوال کننده عزیز تصمیم شما اگر با نظر موافق همسرتان صورت گرفته کار بسیار خوب وخداپسندانه است لیکن لازم است شرایط قانونی گرفتن فرزند خوانده را دقیقا بدانید که فعلا از حوصله بحث خارج است اما نحوه محرمیت یک موضوع شرعی است که باید نظر مرجع تقلید خودتان را جویا شوید برای اطلاع شما نظر مراجع محترم را در زیر بیان می نمایم امید است مورد استفاده قرار گیرد:
نوزادی که از پرورشگاه گرفه می شود بعد از اینکه به سن بلوغ رسید ایا محرم می شود ؟
خیر ، به صرف اینکه این نوزاد در خانه شما پرورش یافته است دلیل بر محرمیت نخواهد بود.
البته برای محرمیت راههایی وجود دارد که بهتر است به مرجع تقلید خود مراجعه کنید.
ولی بعنوان نمونه می توانید به سوال و جوابهای زیر توجه کنید:
س :برخی از خانواده ها به علت نداشتن فرزند بچه ها ی بی سرپرست را به فرزندی گرفته وبزرگ می کنند آیا برای محرمیت آنها به مرد یا زن چه راههایی وجود دارد ؟
حضرت ایت الله خامنه ای :
می توانند آن دختررا درصورت وجود مصلحت واذن حاکم شرع یا وکیل او به عقد موقت پدر خود درآورند ونسبت به محرمیت پسر غیر از طریق شیر دادن به نحوی که در رساله حضرت امام (ره) ذکر شده راه دیگری وجود ندارد.
حضرت ایت الله بهجت :
راههای مختلف دارد به یکی از علما مراجعه نمائید .
حضرت ایت الله صافی گلپایگانی :
راههای متعدد دارد مثل اینکه قبل از تمام شدن دو سال کودک ، رضاعی که موجب محرم شدن آنها به مرد یا زن است حاصل شود.
حضرت ایت الله تبریزی:
اگر قبل از دوسالگی او باشد می تواند خواهر آن زن اورا شیر دهد وپس از تمامیت رضاع با شرایط آن ، آن زن خاله رضاعی او می شود ونیز خواهر آن مرد اورا به همان نحو شیر دهد تا آن مرد دائی رضاعی او شود .
حضرت ایت الله سیستانی:
اگر شیرخوار باشند با شیر خوردن از خواهر یا زن برادر ومانند آن محرمیت حاصل می شود واگر شیرخوار نباشند با ازدواج با پدر یا مادر به شرط مقاربت با او ومانند آن تحصیل محرمیت ممکن است ولی متوقف بر اجازه پدر یا پدر بزرگ بچه می باشد وبدون آن عقد صحیح نیست .
حضرت ایت الله مکارم شیرازی:
اگر دختر باشد وپدر آن مرد درحیات باشد می تواند عقد موقت آن دختررا با اجازه حاکم شرع برای پدرخویش بخواند تا حکم زن پدرپیدا کند ومحرم شود واگر خواهر آن مرد شیر داشته باشد واز شیر آن خواهر بخورد با شرایط لازم حکم خواهر زاده اش را پیدا می کند ومحرم می شود ، ودرصورتی که پسر باشد راه محرمیت همانست که از شیر خواهر یا مادر آن زن فاقد فرزند بخورد تا آن زن خاله یا خواهر رضاعی آن پسر شود ومحرم گردد واگر دوران شیرخوارگی پسر بچه گذشته باشد راهی برای محرمیت او نیست .
حضرت ایت الله فاضل لنکرانی:
اگر کودک ، دختر شیرخواره باشد ، از راههای زیر بین او ومرد (پدرخوانده ) محرمیت ایجاد می شود.
1- شیرهمسر انسان را بخورد ، که دراین صورت دختر رضاعی مرد می شود .
2- شیرمادر مرد را بخورد که دراین صورت خواهر رضاعی مرد می شود .
3- شیر خواهر مرد را بخورد که دختر خواهر رضاعی مرد می شود ویا شیر دختر خواهر مرد را بخورد .
4- شیر زن برادر مرد را بخورد ، که برادررضاعی او می شود ویا شیر دختر برادر اورا بخورد .
5- اگر شیر خوارنباشد یا اگر شیرخوار است وشیر موارد فوق وجود ندارد می توان بوسیله صیغه نکاح موقت بین دختر وپدر مرد پدربزرگ او محرمیت ایجاد کرد که دراین صورت این دختر ، زن بابای مرد می شود ، ولی باید توجه داشت که اگر دختر نابالغ باشد نکاح مذکور باید به اذن ولی شرعی او باشد ودرصورت نبودن ولی ، باید از مجتهد جامع الشرایط اذن گرفت ودرهرصورت نباید صیغه محرمیت برای دختر بچه مفسده داشته باشد بلکه رعایت مصلحت او لازم است. کما اینکه اگردختر بالغ باشد اذن پدر یا جد پدری به احتیاط واجب معتبراست.
واگر کودک پسر وشیرخوار باشد ، از راههای زیر می توان بین او وزن (مادر خوانده ) ایجاد محرمیت کرد:
1- شیرهمان زن را بخورد ، که فرزند رضاعی او می شود.
2 - شیرمادرزن را بخورد که برادر رضاعی زن می شود.
3- شیر خواهرزن را بخورد ، که پسر خواهررضاعی زن می شود یا شیر دختر خواهرزن را بخورد .
4- شیرزن برادر زن را بخورد که پسر رضاعی زن می شود یا شیر دختر برادر زن را بخورد .
5- اگر پسر شیرخوار نباشد ومادرخوانده ، مادربدون شوهرداشته باشد واورا به عقد دائم یا موقت پسردرآورند ، پس از دخول به او مادر خوانده ، ربیبه او می شود وبه او محرم می شود.
البته راههای دیگری هم وجود دارد ، که فعلا محل ذکر آنها نیست.
جامع المسائل ج1 ص 434
حضرت ایت الله مکارم شیرازی:
زن وشوهری صاحب اولاد نمی شوند ، اگر بخواهند بچه ای از شیرخوارگاه اختیارکنند برای محرم شدن با مرد وزن چه راه شرعی وجود دارد؟
اگر دختر باشد وپدر آن مرد درحیات باشد می تواند عقد موقت آن دختر را با اجازه حاکم شرع ، برای پدر خویش بخواند تاحکم زن پدررا پیدا کند ومحرم شود واگر خواهر آن مرد شیر داشته باشد وآن بچه شیرخوار باشد واز شیر آن خواهر بخورد ( با شرایط لازم ) حکم خواهر زاده اش را پیدا می کند ومحرم می شود . ودر صورتی که پسر باشد راه محرمیت همان است که از شیر خواهر یا مادر آن زن فاقد فرزند بخورد تا آن زن ، خاله یا خواهر رضاعی آن پسر شود ومحرم گردد واگر دوران شیرخوارگی پسر بچه گذشته باشد راهی برای محرمیت او نیست .
راههای محرمیت
محرمیت فرزند خوانده
نحوه محرمیت دختر یا پسری که از پرورشگاه می آورند به پدر خوانده ویا مادرخوانده درصورتی که ولی او مشخص نباشد ویا ولی او فوت کرده ، درصورتی که کودک زیر دوسال است وزنی که با شیر دادن او ایجاد محرمیت نماید درفامیل نباشد ویا بالای دوسال است چگونه است ؟
ایت الله بهجت (حفظه الله ) :
محرم نیستند وراهی ندارد مگر دربعض موارد نادره به مصاهرت.
ایت الله تبریزی(حفظه الله )
راهی برای محرمیت نیست مگر بعد از بلوغ از طریق نکاح راهی برای محرمیت پیدا شود .والله العالم
ایت الله خامنه ای (حفظه الله ) :
فرزند خوانده حکم فرزند ندارد وبا مرد وزنی که اورا بزرگ می کنند محرم نمی شود مگر به وسیله رضاع با مراعات شرایط آن ویا ازدواج پس از بلوغ ورشد وقبل از بلوغ با اذن حاکم شرع ورعایت مصلحت طفل عقد موقت اشکال ندارد.
ایت الله سیستانی (حفظه الله) :
راهی ندارد .
ایت الله شبیری زنجانی (حفظه الله) :
فرزند پرورشگاهی اگر دختر باشد به وسیله ازدواج خود پدرخوانده ویا پدروجد وپسرونوه ( پدربی واسطه وبا واسطه وپسر بی واسطه وبا واسطه ) پدرخوانده ، او به وی محرم می شود واگر پسر باشد با ازدواج خود مادرخوانده ویا دختر بی واسطه یا با واسطه اش با وی محرم خواهد شد البته ازدواج مزبور باید با اذن یا اجازه حاکم شرع باشد .
ایت الله صافی گلپایگانی (حفظه الله):
وجهی برای محرمیت این قبیل کودکان به اعضاءخانواده که عملی وقابل اجراء باشد بنظر نمی رسد . والله العالم
ج 2- درصورت مذکوره اگر طفل دختر باشد ومرد پدرداشته باشد درصورتیکه حاکم شرع مصلحت طفل بداند می تواند بعقد انقطاعی اورا به ازدواج پدر مرد در بیاورد ودختر آن مرد محرم می شود واگر طفل پسر باشد راهی بنطر نمی رسد . والله العالم
ایت الله گلپایگانی(ره) :
وجهی برای محرمیت این قبیل کودکان به اعضاء خانواده که عملی وقابل اجراء باشد بنطر نمی رسد .والله العالم
ج2- وجهی برای محرمیت این قبیل کودکان به اعضاء خانواده که عملی وقابل اجراء باشد بنظر نمی رسد. والله العالم
ایت الله مکارم شیرازی (حفظه الله ) :
درصورتی که دختر باشد راه صحیح این است که با اجازه حاکم شرع اورا برای پدرآن مرد عقد موقت کنند ودر اینصورت به عنوان زن پدر برآن مرد محرم می شود واگر پسر باشد راهی جز شیرخوردن از خواهر یا مادر ومانند آن درسن قبل از دوسالگی ندارد.
ایجاد شیر به وسیله مکیدن فرزند خوانده
سئوال: اگر بچه ای را از پرورشگاه بیاورند وبوسیله نوزاد در سینه مادر جدید شیر ایجاد شده وکودک از آن تغذیه کند ، آیا این شیر سبب محرمیت می شود؟
ایت الله تبریزی (حفظه الله) :
بسمه تعالی: شیری که ناشی از ولادت نیست اثری ندارد وموجب محرمیت نمی شود . والله العالم
ایت الله خامنه ای (حفظه الله ) :
بسمه تعالی : سبب محرمیت نمی شود.
ایت الله سیستانی (حفظه الله) :
بسمه تعالی : این شیر سبب محرمیت نمی شود درصورتیکه شیر از ولادت مشروع باشد سبب محرمیت می شود.
ایت الله فاضل لنکرانی(حفظه الله ):
بسمه تعالی: خیر این شیر موجب محرمیت نمی شود.
ایت الله مکارم شیرازی (حفظه الله ) :
این شیر باعث محرمیت نمی شود.
سئوال 26
موضوع : نگرانی یک دختر از مشکلات خانواده وافسردگی مادر
دختری هستم در دبیرستان تحصیل می کنم و در خانواده ای زندگی می کنم که پدر ومادرم ازدواج فامیلی داشته و دارای 5برادر وخواهر دیگر نیز هستم دو عارضه ی ارثی در خانواده ما هست. برخی مشکل روح و روان و برخی دچار بینایی کم . یکی از خواهرانم تا مرز کوری پیش رفته و به مرور کامل نابینا می شود. خواهر دیگرم کلاس چهارم دبیرستان بسیار باهوش و دارای استعدا ریاضی عالی. مادرم شدیدا از بعد روان بیمار است.و همه ی ما تحت تاثیر وضعیت افسرده ی مادر هستیم. از رفتار خودم نگرانم که نکند بسمت وضعیت مادر جلو می روم! از همسایگانمان هم ناراحتم ، هم در سخن و هم در فرستادن خواستگارهای اهل فساد که این ظلمی به من وخواهرم می باشد . یکی از برادرانم به ما زور می گوید وبرادردیگرم هم بشدت بیمار روانی است. ازشما کمک می خواهم که من بعنوان آخرین دختر این خانواده با این شرایط که گفتم و وجود داشتن زمینه ی افسردگی در خانواده چه باید بکنم؟ چه راه حلی را برای من وخانواده ام پیشنهاد می کنید؟ باتشکر
پاسخ مشاور
با سلام و سپاس با توجه به اینکه نامه ی شما دارای فرازهای مختلفی است من ترجیح می دهم یکایک آنها را مطرح کرده و توضیحاتی راجع به آن بدهم.
- فرموده اید که:« پدر ومادرم ازدواج فامیلی داشته و دارای 5برادر وخواهر دیگر نیز هستم دو عارضه ی ارثی در خانواده ما هست. برخی مشکل روح و روان و برخی دچار بینایی کم» و اظهار نگرانی کرده اید از اینکه مبادا این مشکلات گریبانگیر شما هم بشود، در این راستا باید عرض نمایم که اولا در اینگونه موارد هرگز اینگونه نیست که مشکلات ژنتیکی در تمام اعضاء خانواده بروز نماید و حتی همانطور که در مورد خواهر خود فرموده اید امکان دارد عضوی نه تنها مشکلی نداشته باشد بلکه از جهاتی بالاتر از حد نرمال نیز باشد. ودوّم اینکه به فرض انتقال و بروز مشکل شما می توانید برای پیشگیری، به محض ظهور نشانه ها به یک متخصص اعصاب و روان مراجعه نمایید تا ایشان با دخالتهای دارویی این مشکل را کنترل نماید و سوم اینکه امکان دارد هراس بروز اختلال ژنتیکی در شما بصورت یک عادت فکری درآمده باشد بنا براین برای رهایی از دست این فکر آزار دهنده و راحت کردن خیالتان حتما مشورتی با یک متخصص اعصاب و روان داشته باشید .
- فرموده اید که:« مادرم شدیدا از بعد روان بیمار است» چون در این رابطه اطلاعاتی به ما نداده اید نمی توانیم رهنمودی به شما ارائه نماییم اما اگر واقعا ایشان مشکل روانی دارد حتما در این رابطه با یک دکتر متخصص اعصاب وروان مشورت نمایید.
- فرموده اید:« از همسایگانمان هم ناراحتم ، هم در سخن و هم در فرستادن خواستگارهای اهل فساد» در این رابطه باید عرض نمایم:
اول اینکه حرف ناحساب پشت سر همه اولیاء و انبیاء نیز بوده پس از این بابت ناراحت نباشید و فقط خود را با خط کش خدا تنظیم کنید و توجه به حرف دیگران نداشته باشید و با عمل نیک خود به آنها پاسخ گویید من در این رابطه قضیه ای تاریخی برای تان نقل می کنم که شنیدنی است: در کتابهای تاریخی آورده شده که شخصی احمق بخاطر رنگ پوست یکی از یاران حضرت علی علیه السلام آب دهان بر صورت مبارکش انداخت، وقتی مردم عمل او را دیدند دور بر او جمع شدند و گفتند ای بیچاره! او یکی از فرماندهان لشکر علی بود و ممکن است فردا دستگیرت کنند و تقاص کار زشت ات را با شمشیر بدهند، مرد بدبخت سراسیمه و پرسان پرسان بدنبال شخصی که به صورتش آب دهان انداخته بود رفت و او را دید که از مسجد خارج می شود، بلافاصله نزدیک شد و خود را به پای او انداخت، و از او پوزش طلبید، فرمانده دست او را گرفت و بلند کرد و گفت والله من به مسجد نیامدم مگر اینکه برای هدایت تو دو رکعت نماز خواندم و دعایت کردم!!!! این عمل باعث شد که آن شخص به عظمت روحی یاران علی علیه السلام پی ببرد و از شیعیان مخلص حضرت گردد.
برای اینکه دنبال تایید دیگران نباشید:
1:خودتان را دست کم نگیرید و به نقاط قوت خود بیاندیشید.
2:به خود تلقین کنید که تأیید و رضایت دیگران خوب است اما برای محترم بودن و ارزش داشتن نیازی به تایید دیگران نیست.
3ـ یکی از راههای مؤثر ابراز وجود، شرکت فعال در بحثهای کلاس، سؤال کردن از استاد در کلاس درس،داوطلب شدن برای ارائه کنفرانس و سخنرانی در کلاس یا سایر جاها به عهده گرفتن نقش فعال در مراسم اردوها وفعالیتهای جمعی که توصیه میشود حتما آنها را انجام دهیدو سعی کنید مهارت خودتان راباکارهای دیگر نشان دهید.
4- تصمیم بگیرید همه تاثیرات یأس آور محیط را از ذهن خود دور بریزید واز تلقین شکست وناتوانی به خود بپرهیزید.
5-به جنبه های مثبت زندگیتان بنگرید.
6-سعی کنید خودتان رابشناسیدوتوانایی ها واستعدادهای عظیمی که درونتان نهفته هست راشکوفا کرده و از طریق افزایش توانائیهای علمی یا هنری خود ، این پدیده را جبران نماییم وبراحساس ناامیدی خود غلبه کنید ودر جهت بهتر زندگی کردن از آنها استفاده کنید.
7- از معجزه امیدواری واقعی بهره بگیریدو هرگز تسلیم ناامیدی نشویدکه ناامیدی دشمن سعادت و موفقیت ما در زندگی است
8-نسبت به توانائیهای واقعی خود ایمان داشته باشید و در نتیجه از احساس حقارت و خود کم بینی پرهیز نمائید.
9- از مقایسه کردن خود با دیگران جدا بپرهیزیدو تنها خود را با گذشته های خود مقایسه کنید و اگر عقب افتادگی یا ایستایی در شما بوجود آمده باشد ، در رفع آنها گام برداریدو همیشه میل به پیشرفت و رشد را مد نظر خود قرار دهید.
10- باورهای دینی خود را تقویت کنید وسعی کنید ساعاتی را باخدا خلوت کنید و راز دلتان رابا او درمیان بگذاریدواز او جهت پیشرفت وترقی خود کمک بخواهید واین رابدانید که خدا کسانی که به اوروی بیاورند وبه او توکل کنند را هیچ گاه تنها نمی گذارد وهمیشه یار ویاور آنها خواهد بود.
11- جهت تقویت رابطه ی خود با منبع عالم هستی، یک قرآن با ترجمه ی فارسی روز انتخاب کنید، و هر روز چند سطر از ان را با ترجمه و درک مفاهیم بخوانید.
12- مطالعه ی سرگذشت انسانهای بزرگ و تاثیر گذار در تاریخ بشر، می تواند اعتماد بنفس شما را تقویت نماید زیرا بسیاری از این افراد از کسانی بوده اند که دارای نقصی در ظاهر خود بوده اند. و لی با شناخت توانایی های نهفته خود و تقویت ان توانسته اند تاثیری عمیق( مثبت و یا منفی) در تاریخ بشر بر جای نهند.
دوم اینکه اگرخواستگاری برایتان آمد حتما بعد از آشنایی های اولیه در مشاوره قبل از ازدواج شرکت کنید و بی گدار به آب نزنید.
فرموده اید که:«یکی از برادرانم به ما زور می گوید وبرادردیگرم هم بشدت بیمار روانی است» باید عرض نمایم که چون اطلاعات کافی در این مورد به ما نداده اید نمی توانیم در این مورد راهکاری به شما ارائه نماییم ولی بهتر است که در این مورد با یک خانواده درمانگر مشورت نمایید.
فرمایش دیگر شما در مورد روشهای پیشگیری و مقابله با افسردگی است که من در زیر به برخی از این روشها اشاره می کنم:
در ابتدا یاد بگیرید اینکه خود را همانطور که هستید بپذیرید.
اهداف واقعی و قابل دسترسی را برپایه خواستههای شخصی ، نیازها و عملکردهای قبلی خود هماهنگ نمایید. این امر شما را قادر خواهد ساخت، تا به خواستههای خود برسید و نیز احساس ارزشمندی شما را افزایش خواهد داد.
با معیارهای خودتان برای رسیدن به موفقیت تلاش نمایید. هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب میکنید، حتی با 60 % موفقیت بپذیرید. این امر به شما کمک خواهد کرد، تشخیص دهید که کامل نبودن شما به معنی پایان دنیا نیست.
با طرح سوالاتی از خود از قبیل از چه چیزی در هراسم؟ بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد چیست؟ با ترسی که در پشت کمال گرایی شما نهفته است، رویاروی شوید.
از تفکر همه یا هیچ در ارتباط با اهدافتان اجتناب نمایید. بیاموزید که بین کارهای که اولویت بالایی برای شما دارند و کارهایی که اهمیت کمتری دارند، تفاوت بگذارید و نسبت به کارهایی که اهمیت تلاش کمتری داشته باشند کوشش کمی به عمل آورید.
همه انسانها دچار شکست، نقص، ضعف، انحراف، و اشتباه می شوند و این مسائل برای انسانها کاملاً طبیعی است این موضوع را درک کنید.
توانایی استفاده از تکنیک توقف فکررا در زمانی که می بینید در ذهنتان به سرزنش خود می پردازید که چرا به اندازه کافی خوب نبوده اید ایجاد کنید.
سعی کنید برخی از کارهایی را که کامل خواهی و تمام گرایی شما در آنها مشهود است، را شناسایی کنید و مدتی بصورت عمدی انها را بطور ناقص انجام دهید، مثلا اگر سعی می کنید سفره را بطور کامل و بی نقص بچینید، برای یک مدت بطور عمدی انرا ناقص بچیید تا شوهر و یا مهمانهایتان شما را برای این کوتاهی مورد انتقاد قرار دهند و یا اگر کتابی را مطالعه می کنید از هر چند صفحه یک صفحه آنرا نخوانید و رد شوید و برای اینکه مطلع شوید که در این یک صفحه چه گذشت هیچگاه بسراغ آن صفحه بازنگردید.
· اینگونه فکر نکنیم: افتضاح است! وحشتناک است! همه چیز خراب شد! همیشه همینطور است! هیچوقت ملاحظة مرا نمیکند! اصلاً به فکر من نیست! مخصوصاً این کار را کرد! میخواهد مرا خراب کند! از من متنفّر است!
بهتر است اینگونه فکر کنیم: خیلی بد شد، حق دارم ناراحت باشم ولی دنیا که به آخر نرسیده، رفتار بدی داشت میتوانست بیشتر حال مرا رعایت کند معلوم نیست چرا این کار را کرده شاید هم تصادفی باشد، درست است که رفتار بدی کرد ولی رفتار او با همه همینطور است، بهتر است به او نشان بدهم که ناراحت شدهام، ولی نه با داد زدن. میتوانم منطقی با او صحبت کنم و حرفهایم را بزنم،
خود آرامسازی (Relaxation ) روش مناسبی برای کنترل ناراحتی و نیز روش جالبی برای مقابله با بسیاری از موقعیت های اضطراب زای زندگی میباشد. برای یادگیری آرام سازی می توانید به یکی از مرکز مشاوره مراجعه نمایید.
اگر محل زندگی شما در استان اصفهان می باشد می توانید به مرکز مشاوره وخدمات روانشناختی رهنما واقع در شهر زرین شهر- خیابان شهید رجایی -کوچه آینده سازان یک -جنب هنرستان تربیت مراجعه ویا با تلفن 2211515- 0334 تماس حاصل فرمائید
انتقاد
هر فرد در طول حیات خود ممکن است بارها توسط دیگران مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از این ارزشیابی ها دارای جنبه های تشویقی و برخی دیگر منتقدانه است. انتقاد از دیگران در صورتی که هوشمندانه انجام گیرد، آثار بسیار مفیدی خواهد داشت، درغیر این صورت ممکن است با واکنش های منفی مختلفی مواجه شود. این رفتار، هنری است که باید آموخت و بدون آگاهی از روش کاربرد آن، زیان بار خواهد بود. انتقاد درست، آن است که ضمن تاکید بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نیز اشاره کند و با ارایه راهکارهای مناسب برای رفع آن سخن به میان آورد.
پذیرش انتقاد از دیگران بین طبقات مختلف متفاوت است. برای مثال در بیشتر مواقع انتقاد از سوی افراد خانواده قابلیت پذیرش بیشتری در مقایسه با سایرین دارد. به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بیگانه آسیب پذیری بیشتری داریم. برخی از انواع انتقاد عبارتند از:
1) انتقاد سازنده:
این روش در بسیاری موارد می تواند جنبه ای سازنده و مثبت داشته باشد. اگر لحن انتقادکننده دوستانه باشد بیشتر موثر واقع شده و شنونده بدون آنکه مورد حمله قرار گیرد از معایب خود مطلع می شود. بی تردید برای هیچکس خوشایند نیست که بشنود «بد غذا می خورید» و یا «در لباس پوشیدن بدسلیقه هستید.» برای آنکه انتقاد سازنده و موثر باشد منتقد باید مواردی را رعایت کرده و پرسش هایی را مطرح کند که هر یک از آنها در رساندن وی به هدف خود نقش مثبتی ایفا کند. این سئوالات می بایست محتوای اطلاعاتی را که لازم است مبادله شوند در برگیرد. همانگونه که گفتن و چگونه گفتن ارتباط نزدیکی با هم دارند، محتوا و شیوه انتقاد نیز برهم تاثیر گذارند. در تعیین محتوای یک انتقاد باید ابتدا از خود پرسید که از چه رفتاری می خواهیم انتقاد کنیم؟ این روش می تواند بسیار مفید واقع شود، زیرا از بکار بردن جملات کلی و کلمات پوچ و آزاردهنده ای چون «همیشه همین کار را می کنی»، «هیچ وقت به موقع نمی آیی» و جملاتی از این قبیل جلوگیری می شود. هنگامی که انتقاد از رفتار خاصی را با قاطعیت و به طور دقیق مطرح می کنیم، برای انتقاد شونده این امکان را فراهم می سازیم که منظور ما را به درستی درک کند. انتقادی که متوجه رفتار خاصی باشد می تواند منجر به گفتگویی دوجانبه شود تا اینکه به بحثی مبدل شود که حدود آن مشخص نیست.
2) انتقاد غیرمستقیم:
انتقاد می تواند به صورت غیرمستقیم بیان شود. برای مثال اگر طرف مقابل شما خصوصیت بدی داشته باشد، در خلال گفتگو به او بگویید: «به نظر شما آدمهایی که دارای این خصوصیت اخلاقی هستند، غیرقابل تحمل نیستند؟» این شیوه انتقاد باعث می شود که یک حس هوشیاری در وی بیدار شود و وی متوجه شود که دارای چنین مشکلی است. حتما این مثل را شنیده اید که می گوید به در می گویند تا دیوار بشنود. این یک مثال متداول در فرهنگ ما برای ابراز همین موضوع است.
3) انتقاد همراه با تعریف و تمجید:
در این روش ابتدا می توان به تعریف و تمجید ویژگی های ارزشمند فردی که مورد انتقاد است پرداخت. برای مثال «تو دختر خیلی باهوشی هستی.» پس از کاربرد یک مقدمه مناسب نظر انتقادی خود را بیان و سعی کنید آن را در پوششی از سخنان خوب و دلپذیر قرار دهید. البته منظور شما اصلا تملق گویی نیست بلکه نخست خصوصیات خوب او را گوشزد کرده و بعد انتقاد خود را ابراز داشته اید.
4) انتقاد تهاجمی و صریح:
رک بودن نشانه صراحت و صداقت است ولی همیشه برای مخاطب خوش آیند نیست، بخصوص اگر خیلی ناپخته بیان شود. این نوع انتقاد نه تنها هیچ نوع سازندگی در برندارد بلکه شنونده را هم در موضع تدافعی قرار می دهد. بهتر است که انتقاد با بکارگیری یک سیاست درست انجام شود.
5) محکوم کردن:
گاهی به جای انتقاد همراه با راهنمایی، انتقادکننده مخاطب را در یک دادگاه یک طرفه محاکمه و محکوم می کند. او به خود این حق را می دهد که در مورد دیگران اظهارنظر کرده و الگوی فکری خود را به وی تحمیل کند. اینگونه برخوردها نه تنها سازنده نیست، بلکه بسیار نامناسب است.
6) انتقاد دیرتر از موعد:
اینگونه انتقادات، زمانی صورت می گیرد که هیچ کمکی به رفع مشکل نمی کند. به عبارت دیگر زمان برای جلوگیری از خطا وجود ندارد. بر هیچ کس پوشیده نیست که انتقاد در چنین زمانی برای جلوگیری از تکرار اشتباه بوده و اگر تشخیص داده شود که تاثیری در آینده نخواهد داشت، بهتر است هیچگاه ابراز نشود.
شیوه درست انتقاد کردن
رعایت نکات زیر می تواند در زمان انتقاد بسیار یاری دهنده باشد:
- آیا رفتار مورد انتقاد را می توان تغییرداد؟
- آیا شخص مورد انتقاد قرار گرفته علاقه مند به شنیدن آن است؟
- احتمال قبولی طرف انتقاد شونده چقدر است؟
- از انتقاد شونده سئوال کنید; آیا منظور شما را درک کرده است؟
- به فرد انتقاد شونده تفهیم کنید که انتقادتان بازتاب ساده عقیده شماست.
- از انتقاد تحکم آمیز دوری کنید، زیرا اینگونه انتقادها بلافاصله فرد را در موضع دفاعی قرار می دهد.
- سعی کنید انتقاد را به صورت نگرش شخصی خود به موضوع بیان کنید و کوشش کنید او را به شیوه نگرش خود کنجکاو کنید.
- موضوع را طولانی و انتقاد را به سخنرانی تبدیل نکنید زیرا شنونده را خسته و بی حوصله می کند.
- انتقاد را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید نه در لحظه ای که طرف مقابل آمادگی شنیدن آن را ندارد. اول صبر کنید تا مخاطب در آرامش و خونسردی قرار گیرد تا ایرادی که از او می گیرید موثر واقع شود.
- با توجه به سطح دانش مخاطب انتقاد را بیان کرده تا برای مخاطب قابل درک باشد. نمی توان از یک روش برای تمامی افراد استفاده کرد.
-وقتی انتقاد می کنید کوشش کنید بدون سو»نیت بوده و فقط به منظور کمک و راهنمایی باشد.
- با مشکلات و احساسات فرد مقابل همدلی کنید.
- بهتر است انتقاد حضوری و بدون واسطه باشد و از انتقاد کردن غیرمستقیم بپرهیزید.
- برای حفظ آبروی اشخاص، از انتقاد و نصیحت کردن فرد در حضور دیگران خودداری کنید.
- چنانچه بخواهید انتقاد شما با واکنش مثبت و سازنده ای همراه باشد، باید نشان دهید نه تنها به آنچه گفته اید متعهد هستید بلکه به رفتار فرد در مقابل انتقاد خودتان نیز ارج می نهید. هرگز در انتقاد، طرف مقابل را با کسی مقایسه نکنید. مقایسه کردن باعث دلگیری مخاطب شده و ممکن است با واکنش های بسیار نامناسبی مواجه شوید. اگر شخصیت و احترام مخاطب در نظر گرفته نشود نه تنها انتقاد موثر واقع نمی شود بلکه می تواند به قطع رابطه منجر شود. انتقاداتی به نتیجه می رسند که بسیار با دقت و هوشمندانه مطرح شوند و مخاطب بدون آنکه آزرده خاطرشود از معایب خود آگاه شود. هیچگاه در انتقاد از دیگران تصور نکنید که آنچه نظر شماست حتما صحیح بوده و می بایستی شنونده بدون چون و چرا آن را بپذیرد.
- انتقاد از همکاران
رقابت در تمامی سطوح هر سازمانی وجود دارد. یکی از علل آن دستیابی به امتیازات بیشتر در مقایسه با همکاران دیگر است. این امتیازات به صورت های گرفتن پاداش، ارتقای شغلی و...می باشد. به طور کلی هر فردی با سه سطح در یک سازمان ارتباط دارد: سطوح زیردست، همکاران هم ردیف و همکاران سطوح بالاتر. آنچه بسیار حائز اهمیت است آنست که بدانیم در هر سطحی چگونه انتقادات خود را بیان کنیم. اگر بخواهیم از یک روش برای انتقاد از افراد مختلف استفاده کنیم، یک اشتباه بزرگ مرتکب شده ایم و چنین شیوه ای دارای نتایجی بسیار ناگوار است. در بسیاری از سازمان ها دیده شده افرادی که به طور کلی از دیگران به ویژه از افراد مافوق خود انتقاد می کنند مورد بی مهری قرار گرفته و در گرفتن امتیازات و رتبه ها همیشه با مشکلات متعددی مواجه می شوند. بررسی روش های انتقاد بسیار پیچیده و دارای نکات فراوانی است. انتقاد صحیح، داروی تلخ ولی مفیدی است که زمانی موثر خواهد بود که به موقع و درست تجویز شود، در غیر این صورت نه تنها باعث بهبودی نمی شود بلکه منجر به تشدید بیماری خواهد شد.
سئوال 25
موضوع : رابطه نامناسب با مادرشوهر وخواهر شوهر
سلام خسته نباشید ببخشید وقتتان را میگیرم من 11سال است که با همسرم زندگی می کنم و 2 تا بچه دارم خیلی به همسرم علاقه دارم همینطور زندگی و بچه هامو دوست دارم من واقعا به کمک شما نیاز دارم لطفا راهنماییم کنید در زندگیم مشکلاتی هست که دیگر نمی توانم تحمل کنم مادر شوهر و خواهر شوهری دارم که زندگی گرم و صمیمی منو به جهنم تبدیل می کنند اونا با حرفهای کنایه و زخم زبون منو دیونه می کنند وقتی میشینم با شوهرم در مورد اونها حرف بزنم باهاش درددل کنم تا ارام بشم اولین حرفی که میگه ،حرف نزن دروغ نگو همه اش تقصیر خودت تو مریضی اون حرفها را از خودت میگی با این حرفهای اون من دیگه به زندگی ناامید میشم چکار باید بکنم زندگیم نپاشه من اگه با خانواده همسرم هم قطع رابطه بکنم اون تو خونه در هر کاری با من لجبازی میکنه من چه راهی برم که اون هم راضی باشه شما هر سوالی هم دارید من جواب میدم خواهش میکنم راهنماییم کنید بی نهایت ممنون امید به خدا
پاسخ مشاور
امام على(علیه السلام) مىفرماید:« ضرب اللسان اشد من ضرب السنان؛ زخم زبان از زخم نیزه بدتر است».
مطمئناً ایـن کـه مادر شوهر و یا خواهر شوهرتان با نیش زبان شما را برنجانند، هنر نیست؛ زیرا اینگونه کارها عقوبتش در همین دنیا دامن آدمى را مـىگـیـرد و کسى بر آنها مسلط میشود که همین بلا را بر سرشان در خواهد آورد؛ زیرا دنیا دار مکافات است و نباید از مکافات عمل غافل شد.
در ادامه مطالبی بیان خواهد شد که شاید احساس کنید در بیان راهکارها اندکی نوک پیکان را در این ماجرا به سمت شما نشانه رفتهایم، لطفاً از ما نرنجید؛ زیرا 1. عقیده بر این است که وقتی رابطه¬ای آسیب می¬بیند، گرچه ممکن است افرادی مثل شما «آدم بدِ داستان نباشند» اما انتظار میرود که با احساس مسئولیّت بیشتری با ماجرا برخورد کرده و فرد مقابل را بیشتر درک نمایید؛ زیرا این شما بودید که با احساس مسئولیّت اقدام به مشاوره نمودهاید. 2. بهتر است به دنبال ایجاد تغییر در خود باشید تا تأثیرات دلخواه را بر همسر، خواهر شوهر و یا مادرشوهرتان داشته باشید؛ زیرا آنطور که از ماجرا برمیآید شما کنترلی بر آنها ندارید؛ بنابراین موفقیت زمانی است که به این واقعیت برسید که با ایجاد کمترین تغییر در خود میتوانید تأثیر بزرگ و تغییرات مثبتی لااقل در همسرتان به وجود آورید.
در این زمینه گفتنی است هیچ چیز و هیچ کس نمیتواند زندگی مشترکتان را نجات دهد، مگر آنکه شما خود چنین چیزی را از صمیم قلب بخواهید و در همان راستا عمل نمایید؛ زیرا نمیتوان بد عمل نمود و انتظار نتیجهای خوب داشت.
در حقیقت میتوان گفت « نجات زندگی» به عنوان هدف شماست، حال جا دارد به گونهای تفکّر و عمل ننمایید که شما را به جای نزدیک شدن به هدف، فرسنگها از آن دور نماید. به عنوان مثال جا دارد در همین ابتدای کار درخواست نماییم فراموش نکنید مادر هر کسی «منحصربه فردترین» افراد زندگیاش است؛ زیرا هیچکس نمیتواند بیشتر از یک مادر داشته باشد؛ لذاست که افرادی نظیر شوهرتان متأسّفانه حتّی تحمّل شنیدن برخی واقعیّتها را در مورد مادرشان ندارند و حتّی ممکن است بیعلاقگی شما نسبت به مادر خود را به صورت غیرمستقیم به بیعلاقگی شما نسبت به خود تفسیر نمایند.
یادتان باشد برای احساس رضایت از زندگی احتیاج به تغییر واقعیّتها در مورد شوهرتان و یا مادرش نیست، بلکه باید انتظار و نگرش خود را متناسب با واقعیّتهای زندگی و چنین افرادی تنظیم نمایید.
توضیح اینکه اگر شوهرتان آدم خوبی است و از آنهایی نیست که کارش با شما به طلاق و جدایی بکشد و از افرادی نیست که نبایستی از اوّل با وی ازدواج میکردید، جا دارد انتظارات خود را با واقعیّتهای خود و خانوادهاش متناسب سازید؛ زیرا خالی از لطف نیست که به خاطر داشته باشید که زندگی مثل فیلم سینمایی نیست که در آن، افراد به همه خواستههایشان برسند و همسر ایدهآل و کاملاً مطابق میل خود را پیدا کنند.
هر انسان، خانواده و فامیلی مجموعهای از نقاط ضعف و قوت است و زندگی هر انسان نیز آمیختهای از شادیها و رنجها، شکستها، پیروزیها، غمها و ناکامیهاست؛ بنابراین ارزش و قیمت زندگی و همسر خود را بدانید و اجازه ندهید هر چیزی بتواند زندگی شما و شوهرتان را متشنج و بحرانی کند.
*امّا آنچه که مربوط به نحوه برخورد شما به عنوان یک فردی مذهبی است. در چنین مواقعی:
1- وسط قرار دادن شوهر در مسائل شما و خانوادهاش از سوءاخلاق به حساب میآید؛ بنابراین اگر با وابستگان شوهرتان مشکلی دارید منطقی آن است که این مشکل را بین خودتان حل کنید و با خودشان در میان بگذارید.
2- بیان شکایتآمیز از رفتار و گفتار خانواده همسر و درخواست مقابله با آنها( گرچه شما به چنین نکتهای اشاره ننمودید و گفتید که فقط جهت در دل با شوهرتان مطرح نمودهاید؛ ولی مهم آن است که دریابید شوهرتان از نحوه بیان و ... شما چه چیزی برداشت نموده است) توسّط شوهر فقط رنج و ناراحتی همسرتان را تشدید خواهد نمود و در طول زمان باعث عمیق شدن اختلافها بین شما و او میشود.
3- به جاى توجه به نیمه خالى لیوان به نیمه پر آن توجه کنید. انسان چیزهایی را مییابد که به دنبال دیدن و شنیدن آنها باشد؛ بنابراین شایسته آن است که به دنبال جستجو و شکار موارد خوب در زندگی با خانواده همسرتان بوده و با تشویق آنها به خاطر آن موارد انگیزه انجام کارهای مثبت را در آنها نسبت به خود افزایش دهید؛ زیرا همین نکته کوچک یکی از بزرگترین راهکارهای افزایش رفتار مطلوب در فرد مقابل است که کاربرد زیادی در جلسات مشاوره و درمان دارد. اگر به درستی بنگرید درخواهید یافت که موارد بسیاری از نمونههای توجّه خانواده همسرتان به شما در روابطتان وجود دارد.
4- از خود انتظار معجزه نداشته باشید که بتوانید افرادی نظیر مادر شوهرتان را قانع کنید رفتار خود را اصلاح نمایند؛ زیرا این افراد به ویژه در سنین بالا خیلی قابل تغییر نیستند؛ بنابراین پس از اینکه احساس خود را نسبت به رفتارشان با آنها در میان گذاشتید و مطمئن شدید که رفتارشان از روی غفلت و ... انجام نگرفته با تحمّل چنین رفتاری بدون هیچ دلخوری به امید کسب ثواب صبر نمایید و مطمئن باشید که آنها باید در مورد تبعات رفتار خود پاسخگو باشند.
5- از رفتار اینگونه از افراد عبرت گرفته و سعی نمایید در ارتباط با دیگران به چنین آسیبی دچار نگردید.
6- اجازه ندهید زندگی در جمع خانوادهای که به برخی از ویژگیهای آن اشاره داشتید شما را از عمل نمودن بر اساس تربیت شایسته خانوادگیتان جدا سازد.
7- اگر ما توقّع خود را از دیگران پایین آوریم و این را بپذیریم که هر انسانی دارای میزانی از درک و شعور است، نمیتوانیم از هر کسی انتظار رفتارهای درست و حساب شده داشته باشیم، بدینگونه خودمان راحتتر و آرامتر زندگی خواهیم کرد و از اطرافیان هم احساس گله و نارضایتی نخواهیم داشت.
8- سعی کنید با افرادی نظیر عروسان دیگر همین خانواده و یا دیگران که شرایط شما را داشته و یا دارند ارتباط برقرار نموده و از تجربیّات آنان برای سازگاری با چنین شرایطی بهرهمند گردید.
9- به یاد داشته باشید برندهها کاری را انجام میدهند که بازندهها دلشان نمیخواهد. با توجّه به این اصل در کارهای خود با خواهر شوهر و یا مادر شوهرتان حتّی اگر به پیشنهادشان عمل نمی¬کنید از روی سیاست هم که شده مشورت کنید؛ زیرا مشورت خواستن یعنی اهمیت دادن به آنها و آتشی است بر طوفان لجاجتشان با شما.
10- اگر آنها تصمیم گرفتهاند که مثلاً شما را در جلوی جمع خراب کنند، بسیار ساده است که شما آنها را ضایع کنید، به این طریق که اگر بد شما را گفتند، شما خونسرد باشید و حتی اگر لایق آن نیستند با لبخند به سویشان رفته و آنها را بوسیده و در آغوش گیرید. برایشان از این قضیّه داستانسرایی کنید که شما خواهر/ مادر بهترین همسر دنیایید، کسی که من به او افتخار میکنم و ... .
11- سعی کنید با کمی لبخند و طنز کنایهها را با شوخی رد کنید؛ زیرا عصبانیت اوضاع را بدتر میکند. لبخند زدن در جواب کنایههایی که میشنوید باعث میشود کنایهها کمتر گردد. دیری نمی¬پاید که اطرافیان شما آنها را سرزنش خواهند نمود و فشار جمع باعث می¬گردد که دیگر به خود اجازه ندهند شخصیّت شما را نادیده انگارند و با زخم زبان باعث رنجش خاطر شما گردند.
12- بسیار مهم است که حتّی در جمع فامیل خود و در کنار همسر خود نیز از آنها چیزی به بدی نگویید و به آنها بدی نکنید. میدانم که خیلی سخت است؛ ولی ارزشش را دارد.
بحار، ج 71، ص 286.
سئوال 24
موضوع: مخالفت مادر نامزد با ازدواج یک زوج
سلام من مدت 4سال با نامزدم اشنا بودم بعد همه موافق بودند ما با هم ازدواج کنیم بعد از شب نامزدی مادر نامزدم مخالفت کردند و در ضمن پدر نامزدم 6سال پیش فوت شدند من چیکار کنم؟
پاسخ مشاور
« در هر ازدواجی، مشکلاتی وجود دارد. پذیرش این نکته رمز موفقیّت شماست که اگر نتوانید نظر والدین را تغییر دهید، یاد بگیرید چطور خودتان را با این قضیّه وفق دهید یا بتوانید در کنار هم تصمیم بگیرید چطور همه چیز را پنجاه پنجاه کنید».
دانشجوی گرامی؛ احساسی را که نسبت به فرد مورد نظرتان دارید، درک کرده و به شما حق میدهیم به فکر ازدواج با کسی باشید که حس خوبی نسبت به او پیدا نمودید. باشید. امیدواریم با استفاده از راهکارهای مطرح شده و ظرفیّتهای معنوی خود که میتوان از آن برای همراهی والدین با نظر خود از آن بهره جست، بتوانید شرایط را آنگونه که انتظار دارید، فراهم سازید.
از آنجا که جنسیت خود را در مشخصات تان روشن ننموده اید ، نمیدانیم شما پسری هستید که از مخالفت مادر نامزدتان گفته اید یا اینکه دختر خانمی هستید که از مخالفت مادر پسر سخن به میان آورده اید . سوالتان مبهم است و نمیدانیم در ادامه سوال قبلی این متن را ارسال کرده اید یا اینکه سوال مستقل و از طرف فرد دیگری است ؟ همچنین سوالتان بسیار کلی است و خیلی از اطلاعات و شرایط آشنائی قبلی و نامزدی را بیان نفرموده اید . اصلا منظور شما از نامزدی، عقد رسمی و محرمیت هست یا اینکه قول و قرار ازدواج بدون محرمیت و عقد مد نظرتان می باشد؟ حد و مقدار آشنائی شما در طول چهار سال به چه مقدار بوده است ؟ در چه حدی با هم ارتباط داشته اید ؟ آیا خانواده نامزدتان و خانواده خودتان از این ارتباط مطلع بوده اند ؟و.... مشخص نبودن پاسخ این سوالات پاسخ گوئی را کمی دچار مشکل میکند . لذا با در نظر گرفتن این فرض که شما پسری هستید که مادر دختر (مادر نامزدتان) بعد از مراسم نامزدی (بدون عقد )با ازدواج شما مخالفت کرده است ؛مطالب کلی تقدیم نگاهتان میکنیم .
حقیقت آن است که ناهماهنگى بین جوانان و والدین در مورد ازدواج به خصوص در عصر حاضر پدیدهای طبیعى است و بسیارى از جوانان نظیر خود شما از این موضوع اظهار نارضایتى مىکنند.
هر چند باید به نقطه نظرات دختران و پسران و برخى خواستههاى آنها توجه کافى داشت؛ ولى در عین حال نظارت و احیاناً دخالت والدین به عنوان ناظرانی امین، مشاورانی آگاه و دلسوز مىتواند یک منبع معتبر و قابل اعتماد براى پیوند دختر و پسر و بنا نهادن زندگی مشترک شیرین آنها باشد.
مطمئناً تصمیم گیرنده نهایی در این قضیّه خود دختر و پسر هستند؛ زیرا حق انتخاب از آن ایشانست. شماها هستید که باید با در نظر گرفتن همه جوانب دخیل در مسأله ازدواج عاقلانه، آگاهانه تصمیم خود را گرفته و همسری برگزیده و به گونهای عمل نمایید که در ادامه با مشکلی که به آن نیندیشیده، مواجه نگردید.
قطعاً در این میان همفکرى و مشورت با والدین که از تجربه و پختگى لازم برخوردارند، مىتواند فرد را در یکى از مهمترین تصمیمهاى زندگى یارى کرده و به انتخاب شایستهای منتهى گردد تا با آرامش و اطمینان بیشتری به امر مهم و مقدس ازدواج اقدام نماید.
سعی ما و همکاران این مجموعه نیز این است که با روشن ساختن جوانب مختلف این مسأله زمینهساز تصمیمی مناسب برای فرزندان و والدین گرامیشان باشیم والّا جای شک و شبههای نیست که نه تنها ازدواج امثال شما با دختری که احساس خوبی نسبت به او پیدا کردهاید، حق طبیعی شماست، بلکه بالاتر از آن، سزاوار است فارغ از اصرار و سختگیری والدین، خود مسیر زندگی را تعیین نمایید؛ ولی از سوی دیگر راه رهایی از موقعیت حاضر را در مخالفت و لجاجت با خواسته والدین و بالعکس ندانسته و نمیدانیم.
حال در ادامه پاسخ توجه شما را به نکات زیر جلب می نماییم:
نکته اول: ازدواج یکی از مهمترین وقایع زندگی هر انسانی است و تأثیر بسیار مهمی بر سرنوشت آدمی در دنیا و آخرت بر جای میگذارد. از این رو لازم است در انتخاب همسر، احساسات را کنار گذاشت و واقعبینانه تصمیم گرفت. در این راستا لازم است بدون دخالت دادن احساسات و عواطف، که میتوانند سد راه تصمیمگیری عاقلانه باشند، ملاکها و معیارهایی را در فرد مقابل در نظر گرفت و دقت کرد که آیا وی این ملاکها را دارد یا نه؟ آیا دختر و پسر از جهت تقوا و پرهیزگاری، اخلاق، خردمندی، شرافت و منزلت خانوادگی، زیبایی، سن، تحصیلات و... با هم تناسب دارند یا نه؟ لذا توصیه میکنیم قبل از هر امری، با کنار گذاشتن احساسات، در این مسائل دقت کنید و قبل از آن که دیر شود عاقلانه تصمیم بگیرید. اینجا این سوال نیز مطرح می شود که شما از چه طریقی به ویژگی های فرد مورد نظر پی برده اید و او را شایسته زندگی مشترک با خود تشخیص داده اید؟
نکته دوم: چون مسأله ازدواج، مهمترین رکن زندگی و نقطه عطفی در حیات اجتماعی انسانهاست از این رو شایسته است که با دقت و تدبیر بیشتری صورت گیرد. از متن ارسالی شما این طور استنباط می شود که مدت زیادی است که با این دختر آشنا شده اید و یکدیگر را دوست دارید، اما مناسب است تا بدور از فضای ارتباط و دوستی ، وضعیت خودتان را ارزیابی نمایید و مطمئن شوید این انتخاب بهترین انتخاب است و ایشان ملاکها و معیارهای شما را دارند و تحت تاثیر این ارتباط نیستید. چرا که اشتباه در مورد ازدواج و انتخاب همسر غیر قابل جبران است. برخی اهمیت انتخاب همسر را به راه رفتن در میدان مین تشبیه می کنند که اولین اشتباه فرد آخرین اشتباه اوست، پس انسان باید در این مورد خیلی با احتیاط عمل کند و از همفکری تمام اطرافیان به ویژه والدین خود استفاده کند. بنابراین با والدین خود مشورت کنید و از نظرات آنان در این مورد استفاده کنید.
نکته سوم: به این نکته نیز توجه کنید که غرائز دوران جوانی آدمی را به سوی دوست داشتن و دوست داشته شدن سوق میدهد. و این یک امر طبیعی است و نمیتوان راهی برای گریز از آن پیدا کرد. آن چه مهم است آن است که این میل طبیعی را به سوی ارضای مشروع آن و اجتناب از گناه سوق داد. به این ترتیب، همانطور که حتما خودتان هم می دانید داشتن رابطه دوستانه با نامحرم، حتی به نیت ازدواج، از نظر شرعی کاری حرام محسوب میشود و دختران و پسران مؤمن لازم است از آن اجتناب نمایند.
نکته چهارم: میدانید که در جامعه ما ازدواج دختر و پسر بدون رضایت والدین آنان عملا امکان ندارد و حتی در صورت وقوع نیز، ازدواج موفقی نخواهد بود و مشکلات بسیاری در مقابل آن وجود خواهد داشت. بنابراین با توجه به مخالفت خانواده دختر مزبور با ازدواج او با شما، این ازدواج به هیچ وجه به سود شما نخواهد بود.مخالفت طولانی مدت مادر او با ازدواج وی با شما امیدها را برای موافقت ایشان از بین میبرد. به علاوه، همان طور که گفتیم تداوم این دوستی نیز جز گناه نتیجهای به دنبال ندارد. نکته دیگر در این رابطه این است که با فرض موافقت مادر دختر مزبور، آیا والدین شما با ازدواج شما با او موافق خواهند بود؟ شاید آنان به دلایلی کاملا منطقی (یا حتی دلایلی غیر منطقی) با ازدواج شما با او مخالفت کنند. در این صورت شما چه خواهید کرد؟ پس فرض را بر این نگذارید که با موافقت والدین او، همه مشکل حل خواهد شد.
نکته پنجم: شما تا کی میخواهید به امید موافقت مادر دختر مزبور با ازدواج او با شما، صبر کنید؟! آیا صحیح است که شما زندگیتان را به امید واهی ازدواج با دختر مورد علاقهتان تلف کنید آنگاه او هم به دلیل مخالفت مادرش شما را رها کند و با دیگری ازدواج کند؟! در این صورت چه کسی بیش از همه ضرر کرده است؟ میدانید که در این صورت آن که سرمایه زندگی و عمر و همه وجود خود را باخته، شما هستید. نگویید که دختر مورد علاقهتان میگوید که تا آخر با شما خواهد ماند و هر طور شده موافقت مادر خود را کسب خواهد کرد. مطمئن باشید او برای همیشه با شما نخواهد ماند و کمکم در اثر اصرار مادر و راهنماییهای آنان از ازدواج با شما منصرف خواهد شد. از این رو، دلسوزانه از شما میخواهیم خوشباوری را کنار بگذارید و واقعبینانه به قضیه نگاه کنید.
برادر گرامی، اسلام به پیروانش دستور می دهد که اگر امکان ازدواج با فرد مورد علاقه شان را داشتند فورا ازدواج کنند و اگر ندارند حتی در خیال خود هم به او فکر نکنند. ما اگر بخواهیم راهی غیر از آنچه اسلام (که پژوهشهای روز روانشناختی نیز آن را تأیید می کند) گفته در پیش بگیریم و به جای کنترل احساسات درونی، جلوی آن را باز بگذاریم، دچار مشکلات روحی و روانی زیادی می شویم. پس اجازه ندهید قبل از قطعی شدن ازدواج شما با وی علاقه به این فرد بیش از این در دل شما زیاد شود.
نکته ششم: شما علت مخالفت مادر دختر را عنوان نکرده اید. اما باید بررسی کرد که علت اصلی مخالفت چیست؟ آیا آنها دلیلی قانع کننده برای مخالفت خود دارند؟ اگر شما باشید و فارغ از محبت و عشق ، مخالفت آنها را بجا و مقتضی اندیشه می دانید و محصول عاقبت اندیشی پیران تجربه می شمارید یا نه؟ به طور منفی و با عجله نتیجه گیری نکنید. این عمل را «نتیجه گیری عجولانه و بی اساس» می گویند. احتمال بدهید که دلیل مخالفت مادر؛ محبت وافر به اوست و یا مشکلات اخلاقی یا رفتاری شما مانع این کار شده و یا واقعیت هائی را از ارتباط شما می دانستند ولی لازم نمی دیدند به شما بگویند ویا اساسا پنداشته اند که شما به بلوغ فکری لازم نرسیده اید و اطلاعی از رشد فکری و عقلی شما ندارند. و علل دیگری که شما باید آنها را بدست آورید.
نکته هفتم :اگر آنگاه که با خود خلوت می کنید مخالفت آنها را بجا می شمارید پس تسلیم حق شوید و از اصرار بر تصمیم غلط خود دست بکشید و لیکن اگر مخالفت آنها را بی مورد می شمارید هرگز به دو گروه مخالف و موافق تقسیم نشوید دو جبهه در برابر هم را تشکیل ندهید و هر یک بر طبل رأی خود مشت مکوبید. و بدنبال بدست آوردن رضایت باشید.
نکته هشتم: چنانچه این دختر خانم واقعا به شما علاقه مند باشد و بر ازدواج با شما مصر می تواند در راه تحصیل رضایت مادر از همکاری و میانجیگری خیر اندیشان و فامیلهای نزدیک و صاحب نفوذ بهره بگیرد و نیز اصرار و سماجت آمیخته به محبت و فرمانبری را فراموش نکند.
در این راه ایشان باید
1- در قدم نخست، دلیل واقعی مخالفت مادر خود را دریابد.
2- پس از شناسایی دلیل مخالفت، سعی کند تضمین های لازم را (البته با توجه به واقعیت هایی که در شما وجود دارد) به آنان در آن زمینه ارائه نماید. برای این کار می تواند از افراد آشنا و دارای نفوذ کلام و مورد اعتماد فامیل مثل پدر بزرگ، عمو یا دایی به عنوان واسطه کمک بگیرد تا رضایت والدینش را فراهم کند.
3- ایشان هیچگاه نباید در مقابل مادر خود جبهه بگیرد؛ زیرا با توجه به اینکه مادران غالباً دلسوز فرزندان خود هستند ممکن است در تشخیص موضوعاتی که به صلاح فرزندانشان است دچار اشتباه گردند، لذا باید سعی کند با درایت و زیرکی و همسو ساختن بزرگان فامیل به آنها در اتخاذ تصمیمی منطقی یاری رساند.
نکته نهم: لازم به یادآوری است که اگر آنها علی رغم سعی و تلاش شما رضایت ندادند به مصلحت شماست که از این ازدواج دست بکشید و حتی در برخی موارد از گذر زمان به عنوان یک عامل مؤثر و هموار کننده و مسیر نیل به هدف بهره بگیرید. بهرحال بدون رضایت والدین اقدام نکنید مگر آنکه مخالفت آنها را برطرف ساخته و به رضایت بکشانید.
چرا که همانطور که گفته شد در جامعه ما ازدواج دختر و پسر بدون رضایت والدین آنان عملا امکان ندارد و حتی در صورت وقوع نیز، ازدواج موفقی نخواهد بود و مشکلات بسیاری در مقابل آن وجود خواهد داشت. بنابراین با توجه به مخالفت خانواده دختر مزبور با ازدواج او با شما،( تا زمان رفع کامل این مخالفت) این ازدواج به هیچ وجه به سود شما نخواهد بود.
به هر حال، اگر نتوانستید رضایت آنان را کسب کنید توصیه میکنیم بیش از حد اصرار نکنید و به فکر ازدواج با کس دیگری باشید. مطمئناً همسر مناسب شما در جامعه زیاد است.
بررسی علل استرس دانش آموزان و راههای درمان آن
پرسشنامه ها
آموزش خانواده
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]
![]() |
![]() |