سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به مردى که از او خواست تا پندش دهد فرمود : ] از آنان مباش که به آخرت امیدوار است بى آنکه کارى سازد ، و به آرزوى دراز توبه را واپس اندازد . در باره دنیا چون زاهدان سخن گوید ، و در کار دنیا راه جویندگان دنیا را پوید . اگر از دنیا بدو دهند سیر نشود ، و اگر از آن بازش دارند خرسند نگردد . در سپاس آنچه بدان داده‏اند ناتوان است ، و از آنچه مانده فزونى را خواهان . از کار بد باز مى‏دارد ، و خود باز نمى‏ایستد ، و بدانچه خود نمى‏کند فرمان مى‏دهد . نیکوان را دوست مى‏دارد ، و کار او کار آنان نیست و گناهکاران را دشمن مى‏دارد ، و خود از آنان یکى است . مرگ را خوش نمى‏دارد ، چون گناهانش بسیار است و بدانچه به خاطر آن از مردن مى‏ترسد در کارست . اگر بیمار شود پیوسته در پشیمانى است ، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانى . چون عافیت یابد به خود بالان است ، و چون گرفتار بلا شود نومید و نالان . اگر بلایى بدو رسد ، به زارى خدا را خواند ، و اگر امیدى یابد مغرور روى برگرداند . در آنچه در باره آن به گمان است ، هواى نفس خویش را به فرمان است ، و در باره آنچه یقین دارد در چیرگى بر نفس ناتوان . از کمتر گناه خود بر دیگرى ترسان است ، و بیشتر از پاداش کرده او را براى خود بیوسان . اگر بى نیاز شود سرمست گردد و مغرور ، و اگر مستمند شود مأیوس و سست و رنجور ، چون کار کند در کار کوتاه است و چون بخواهد بسیار خواه است . چون شهوت بر او دست یابد گناه را مقدّم سازد ، و توبه را واپس اندازد و چون رنجى بدو رسد از راه شرع و ملّت برون تازد . آنچه را مایه عبرت است وصف کند و خود عبرت نگیرد ، و در اندرز دادن مبالغه کند و خود اندرز نپذیرد . در گفتن ، بسیار گفتار ، و در عمل اندک کردار در آنچه ناماندنى است خود را بر دیگرى پیش دارد ، و آنچه را ماندنى است آسان شمارد . غنیمت را غرامت پندارد و غرامت را غنیمت انگارد . از مرگ بیم دارد و فرصت را وامى‏گذارد . گناه جز خود را بزرگ مى‏انگارد و بیشتر از آن را که خود کرده ، خرد به حساب مى‏آرد ، و از طاعت خود آن را بسیار مى‏داند که مانندش را از جز خود ناچیز مى‏پندارد . پس او بر مردم طعنه زند و با خود کار به ریا و خیانت کند با توانگران به بازى نشستن را دوست‏تر دارد تا با مستمندان در یاد خدا پیوستن . به سود خود بر دیگرى حکم کند و براى دیگرى به زیان خود رأى ندهد ، و دیگران را راه نماید و خود را گمراه نماید . پس فرمان او را مى‏برند و او نافرمانى مى‏کند . و حق خود را به کمال مى‏ستاند و حق دیگرى را به کمال نمى‏دهد . از مردم مى‏ترسد ، نه در راه طاعت خدا و از خدا نمى‏ترسد در راه طاعت بنده‏ها . [ و اگر در این کتاب جز این گفتار نبود ، براى اندرز بجا و حکمت رسا ، و بینایى بیننده و پند دادن نگرنده اندیشنده بس مى‏نمود . ] [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----783358---
بازدید امروز: ----18-----
بازدید دیروز: ----81-----
پایگاه اطلاع رسانی مباشر

 

نویسنده: موسی مباشری
یکشنبه 91/9/19 ساعت 10:46 عصر

سئوال54

موضوع: زود رنجی زن جوان

   سلام خسته نباشید من 22سالمه متاهلم و از مشکل زود رنج بودن رنج میبرم نمیدونم شایدهم دیگران به من اینجوری تلقین میکنند. از دست همسرم زود ناراحت میشم و وقتی معذرت خواهی میکنه  نمیتونم زود اون مشکل رو از ذهنم بیرون کنم.بهش فکر میکنم. همش به بدبختیا و حرفا و حرکاتش که ناراحتم کرده فکر میکنم. آخه اونم همیشه کار اشتباهشو تکرار میکنه. میگه ببخشید ولی بازم همون کارو انجام میده.(مهتاب)

پاسخ مشاور

   دوست عزیز سعی کنید در مواقع عصبانیت, واقع بینی رو در خود افزایش بدهید. گفتگوهای درونی مثل: "قرار نیست همه طبق میل من رفتار کنند, شاید من اشتباه برداشت و فکر می کنم, باید پذیرفت که افرادی این چنین هستند, من کاملاً قادرم برخودم مسلط بشوم"؛ و تنفس عمیق بکشید, برای شروع واکنش شمارش کنید تا به تعویق بیفتد و ... می تونه به شما در کنترل خشم و تحریک پذیری کمک کند.

 شما نباید فکر کنید که دچار مشکل خاصی هستند افراد دیگر هم تا حدودی این حالت را تجربه کرده‌اند. آن چه  خطرناک است و جای نگرانی دارد، باقی ماندن این حالت است  یعنی باید به گونه‌ای برنامه ریزی شودکه حالت زودرنجی پس از  مدت زمان کوتاهی خاموش شود و گرنه ممکن است در دراز مدت، مشکلات بسیاری را  بدنبال داشته باشد،‌که از جمله آنها اعتماد به نفس ضعیف، افسردگی، یأس و ناامیدی  و... می‌باشد.

و امّا راهکارهایی که  می‌توانید با استفاده و تمرین آنها این حالت را در خویشتن کاهش دهید، عبارتند از  :

 1- اعتماد به نفس و داشتن روحیة خودباوری

     از دیگران انتظار نداشته باشید که کاری برایشما انجام دهند، بلکه بیشتر سعی کنید اعتماد به نفس را در خود تقویت نموده و رویپای خود بایستید. البته این بدین معنا نیست که از تجارت و نظرات دیگران هم استفادهنکنید. بلکه در عین حال که با دیگران در موردمسایل زندگی و آینده‌تان مشورت می‌کنید، سعی کنید که کارهای‌تان را خودتان انجامدهید. اعتماد به نفس و داشتن روحیة خودباوری، بخشی از عوامل موفقیّت شما محسوبمی‌شود.

2-بینش مثبت داشتننسبت به همسر خود؛

 یکی دیگر از راهکارهایی که می‌تواند مفید باشد، این است کهنسبت به همسرخود نگرشی مثبت داشته باشید، زیرا ممکن است علت رنجش از او این باشدکه نسبت به ایشان دید منفی داشته و فکر می‌کنید که او مخالف شما ست و شما رادوست ندارد، این تصور باعث می‌شود که بدون دلیل از او برنجید. اگر بعد از ایننگرش خود را نسبت به او تغییر دهید و بپذیرید که  شما را دوست دارد اگر همدر مواردی به شما تذکر می‌دهد یا سخت می‌گیرد،‌از آن جهت است که شما برای اومهم هستید و او نگران حال شما ست، از باب دلسوزی به شما تذکر می‌دهد. حتّیممکن است در برخی موارد رفتار و نحوة عمل‌کرد او با شما ناخوشایند باشد، این تاحدودی مربوط به این می‌شود که ایشان در روش برخورد، نقص دارند امّا هدف او خیراست. لذا اگر اینگونه فکر کنید، هیچ گاه از او نمی‌رنجید.

3-توجه بهپیامدهای منفی حالت رنجش ازهمسرتان؛

    اگر بصورت جدّی درصدد اصلاح این حالتنباشید، زودرنجی به مرور زمان تبدیل به عادت و حتی یک ویژگی شخصیّتی در شما خواهدشد و پیامدهای منفی بسیاری را بدنبال خواهد داشت. هیچ‌گاه نمی‌توانید در زندگی خودموفّق شوید و با همسرتان ارتباط صمیمی و عاطفی برقرار کنید، توجه به این مسایل،ضرورت بازنگری و تصمیم جدّی در جهت رفتار شما را می‌طلبد که نسبت به او نگرشمثبت داشته و اعتماد به نفس را در خویشتن تقویت نمایید.

4-علت زودرنجی خویش راشناسایی نموده، در جهت حلّ آن بکوشید؛

امکان ندارد که زودرنجی شما بدون جهت وبی‌دلیل باشد، حتماً دلیل و علّتی دارد ولو این که شما آن را نشناسید. بنابراین سعیکنیدعلت آن را بشناسید، هر موقعیتی که برای شما ناراحت کننده است از آن دوری نمودهو یا از قبل تمرین کنید که اگر در چنین موقعیّتی دچار شوید چگونه باید برخورد کنید. به جای زودرنجی، صبر و تحمل خویش را بالا برده و روحیة مقاومت، سرسختی و عزّت نفسرا در خویش تقویت نمایید.


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
یکشنبه 91/9/19 ساعت 2:58 عصر

سئوال53

موضوع: ترس از امتحان

با عرض سلام وخسته نباشید خدمت مشاور محترم ببخشید من اصلا قادر به درس خواندن نیستم و از امتحانات میترسم به نظرتان چه کار کنم که مشکلم برطرف بشود ممنون میشوم اگر راهنماییم کنید با تشکر(مرضیه)

پاسخ مشاور

    سلام علیکم خواهر گرامی ماهم اگر به خاطرات خودمان در زمان تحصیل نگاه کنیم همیشه نقطه دلهره آورى وجود داشته و آن هم ترس از امتحان بود که در پایان هر ثلث یا ترم گریبان ما را مى گرفت. هیچ فرقى هم نمى کند در هر سن و سالى که باشیم امتحان معنى دلهره مى دهد. چه دانش آموزى که مشغول امتحانات دبستان است و چه دانشجویى که براى قبول شدن واحد هاى دانشگاهى جزوه ها را زیر و رو مى کند همه از امتحان وحشت دارند. بررسى روانشناسان نشان مى دهد مهمترین دلیل ترس از امتحان شکست و عدم موفقیت است که معمولاً به عدم آشنایى با شرایط و نحوه برگزارى امتحان برمى گردد. یادآورى مطالب خوانده شده زمان برگزارى امتحان، دلشوره از چگونگى سئوالات و حتى نحوه صحیح کردن اوراق امتحانى همه از جمله عواملى است که باعث دلهره و نگرانى دوران امتحانات مى شود. سخت گیرى معلمین طى سال و واکنش هاى شدید و تند آنها به دانش آموزانى که در حد عالى متوجه مطالب درسى نشده اند و عدم یادگیرى نیز در بسیارى موارد باعث ایجاد ترس و آشفتگى قبل از امتحان مى شود. در هر حال براى رفع این مسائل که به اختلالات روانى دانش آموزان و دانشجویان منجر مى شود به یک سرى تغییرات تازه در نظام آموزشى احتیاج است که نمره گرایى را از میان بردارد که مهمترین دلیل وحشت از امتحان هم همین است. اما چگونه با ترس امتحان مقابله کنیم؟ اطمینان از یادگیرى و یادآورى تمام و کمال دروس مهمترین موضوعى است که باعث مى شود ترس و دلهره قبل از امتحان را از بین ببریم. اینکه چطور درس بخوانیم که مطالب فراموش نشود و در حافظه طولانى مدت مان باقى بماند اولین گامى است که مى توان براى حل این مشکل برداشت براى یادگیرى انگیزه ضرورى است سعی کنیم با انگیزه درس بخوانیم وروش صحیح مطالعه راهم خوب یاد بگیریم.

رعایت این موارد می‌تواند در موفقیت بیشتر و کاهش اضطراب نسبت به امتحان مؤثر  باشد. برخی از این موارد عبارتند از  :

·          به موقع و سر وقت به جلسه امتحان بروید و پیش از آغاز امتحان با خاطری آسوده در  جای خود مستقر شوید  .

·          کلیه وسایل و ابزارهایی که در امتحان مورد نیاز است همراه خود به جلسه  ببرید  .

·          دستورالعملها را با دقت بخوانید و اگر دستورات شفاهی است، با توجه و التفات  کامل به آن گوش دهید و عینا همان کاری را که از شما می‌خواهند انجام دهید. در مورد  سؤالات تستی ، اگر نمره منفی داشته باشند، حدس زدن کار عاقلانه‌ای  نیست  .

·         به زمان بندی سؤالات دقت کنید، تا با مشکل کمبود وقت مواجه نشوید.

·         اگر زودتر از زمان تعیین شده سؤالات را پاسخ دادید، عجله نکنید و مجددا مروریداشته باشید.

·         خود را برای پاسخ گویی به هر گونه سؤالی آماده سازید، اما نه با این برداشت کهباید صد درصد سؤالات را جواب دهید.

 برای پاسخگویی به سؤالات به طرح چهار مرحله‌ایزیر دقت کنید:

1.     ورقه سؤالات را نسبتا با سرعت بخوانید و به تمام سؤالات که پاسخ آنها برایتانروشن است جواب بدهید. برای این مرحله حداقل نیمی از وقت امتحان را در نظربگیرید.

2.     دوباره ورقه را بخوانید و به تمام سؤالات که تا آن موقع پاسخشان به یادتان آمدهاست پاسخ دهید.

3.     در نوبت سوم باید به تمام سؤالاتی که باقی مانده پاسخ دهید.

4.     در نوبت چهارم یکبار دیگر نیز کنترل کرده و ببینید که آیا سؤالات را همانگونهکه می‌خواستیم پاسخ داده‌ایم.

برای پاسخ گویی به آزمون تشریحی پیشنهاد می‌شود:

·          موضوع را بطور کامل یاد گرفتهو پرسش را به دقت بخوانید. و قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید، پاسخ خود را سازمانبندی کنید.

برای پاسخگویی به آزمون تستی پیشنهاد می‌شود:

1.     سؤالات ساده را جواب داده و از سختها بگذرید.

2.     وقتی به سؤالات نیمه مشکل رسیدید، مقابل آن علامت (+) (در پاسخ نامه) به معنایقابل حل و در مقابل سوالات مشکل علامت (-) به معنای غیر قابل حلبگذارید.

3.     وقتی تمام سؤالات در یک درس خاص را پاسخ دادید، به سراغ سؤالاتی بروید که جلویآنها علامت (+) گذاشته‌اید و سپس به سؤالاتی که علامت (-) دارند، پرداخته شود.

 


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
شنبه 91/9/18 ساعت 3:34 عصر

سئوال52

موضوع: بی احترامی وکتک زدن زن توسط همسر

    خیلی ناراحتم....میترسم ..اصلا باورم نمیشه؟؟....اخه چرا اینکارو کرد....هنوز از ازدواجمون 2 سال نگذشته که دست رو من بلند کرد....امروز صبح 2 تا لگد زد به من( درد نداشت اما از جراتی که به خودش داد تا دست روم بلند کنه ناراحتم) بعد از این که من همه ی حرفامو که تو دلم بود بهش گفتم ( تا حالا خیلی احترام بهش میزاشتم حتی تو دعواهامون اما اینبار دیگه نتونستم بی احترامیهاشو تحمل کنم)و  اونم نتونست عصبانیتش را کنترل کنه...!!..دعوامون سر این بود که اصلا به خانواده من اهمیت نمیده...ازش خواستم با من با هم بریم با ماشینمون دنبال خواهر بزگم فرودگاه که از یک سفر 10 روزه خارجی بر .میگشت اما بهونه اورد و گفت که کار دارم ( در صورتی که حتی به خاطر دوستاش تا فرودگاه میره و تا خونشون هم اونارو میرسونه چه برسه به داییو بقیه فک و فامیلش )منم بهش گفتم که هر وقت من یک چیزی از تو میخوام که مربوط به خانوادم میشه رد میکنی پس از من هم انتظار نداشته باش به خانوادت احترام بزارم..و خیلی چیزهای دیگه که از قبل تو دلم مونده بود را بش گفتم...شروع کرد به فحاشی و من هم هرچی گفت به خودش برگردوندم ....این حرفارو که شنید پا شد منو زد.... من الان که براتون مینویسم خانه برادرم هستم ...صبح برای برداشت بعضی وسایلم خانه خودم رفتم که شوهرم هم خانه بود از من خواست کلید اتاق ها را بهش بدم با اینکه خودش یک دسته کلید داشت اما من ندادم و گفت که اینجا کاروانسرا نیست که هر وقت خواستی بری وبیای؟!!..این باعث شد سر حرف باز بشه و کمی حرف بزنیم و بعد از کمی گفتگو حرف های اخرش را به من زد...گفت من همین هستم که میبینی یک ادم مردسالار که باید از او مطابعت کنی...من در هیچ کاری با تو مشورت نخواهم کرد و هر وقت جواب مرا بدهی کتک خواهی خورد.. از نظر اسلام این حق شوهر است که زنش را بزند اگر فرمانبرداری نکرد...و من گفتم که ایا اینقدر سطحی به مسایل نگاه میکنی و زندگی مشترک مثل بازی است برای تو که هر وقت خواستی شروع کنی و هر وقت خواستی تمام؟ گفت اره برای من بازی است هر وقت بخوام تمومش میکنم..اگر میتونی با این شرایط ادامه بده اگر که نه همین الان که بچه ای نداریم جدا شیم!!!!!!؟؟؟.و به من میگه فکر میکنی که دانشگاه رفتی یعنی خیلی عقل کل هستی؟؟0(در صورتی که خودش هم سال پیش لیسانس گرفت) ..نمیدونم چیکار کنم...میخوام اینجا بمونم تا به خودش بیاد و پشیمون بشه ...شما چی فکر میکنید؟ لطفا راهنماییم کنید.....الان 3 روز میشه خونه برادرم هستم...قبل از این در 80? موارد با من مشورت میکرد و الان که فکر میکنم میبینم من کمی بیش از حد ازش توقع داشتم اخه خیلی وقتها هم به خانواده من کمک کرده...لطفا راهنماییم کنید...(سحر)

پاسخ مشاور

    خواهر گرامی سلام علیکم شما از کتک کاری همسرتان گفتید وبسیار ناراحت شدید از نکاتی پایانی سئوالتان استفاده می کنیم فرمودید قبلا" شوهرتان در بیش از هشتاد مورد با شما مشورت می کرده است خیلی وقت ها هم به خانواده شما کمک می کرده است بسیارخوب همین دو خصلت کافی است که بدانید شوهر بسیار خوبی دارید چه شده که الان اینطور برخورد کرده است؟ اگر کمی فکر کنید خواهید فهمید شاید هم رفتارهای شما باعث این موضوع شده باشد البته خودتان گفته اید که :«...من کمی بیش از حد از او توقع داشتم» خوب آیا بهتر نیست توقعات خود را پایین بیاورید ودر حدی که امکان پاسخگویی برای او وجود دارد مطرح کنید؟ بیاد داشته باشید که زنان هروقت خواسته ای از همسر خود دارند بهتر است با روی گشاده وبرخورد مناسب ودر حد مقدورات همسر خود طلب نمایند واز تند مزاجی وروحیه پرخاشگری وطلبکار بودن خود داری نمایند

در خصوص کتک کاری رعایت نکات فوق وموارد زیر موثر خواهد بود

  - سعى کنید خود را تحریک براى مقابله با آن‏ نکنید چه اینکه وضعیت وخیم‏تر خواهد شد و ایشان در این مقابله پیروز خواهند شد و مشکلات شما چند برابر مى‏گردد.

- سعى کنید روابط خودتان را با او خیلى گرمتر کنید.

- در صورت امکان گاهى اوقات هدیه‏اى براى همسرتان تهیه کنید

- اگر پدر یا مادر یا خواهر همسرتان بیمار شدند حتماً به عیادت آنها بروید خلاصه این که با ایجاد روابط صمیمى بهترین و بیشترین کمک را مى‏توانید به خود بکنید و این کار نیاز به گذشت صبر و رفتار بزرگ‏منشانه دارید که حتماً شما اینچنین هستید.

- از اقداماتی که باعث ناراحتی او می شود خود داری کنید

- در مقابل پرخاشگری او شما پرخاشگری نکنید

- زمانی که او باتندی مطالبی را مطرح می کند از اتاق خارج وخود را به کار دیگری مشغول کنید.

مواردزیر را خودتان مراعات کنید:

        1. از درگیری لفظی با او اجتناب کنید.
      
2. هرگز با او مقابله به مثل نکنید وبد دهنی های او را جواب ندهید.
      
3. سعی کنید متانت خود را حفظ کنید و عفت کلام را کاملا رعایت کنید.
      
4. هر وقت بد دهنی کرد سکوت کنید. اما اگر با سکوت شما بیشتر عصبی می شود و بیشتر بد دهنی می کند سکوت نکنید بلکه با او صحبت کنید وبا آرامی کلامات مؤدبانه به کار ببرید و او را تحمل کنید.
      
در مرحله بعد باید در بعد شناختی، اخلاقی و عاطفی او تغییراتی ایجاد کرد. در بعد شناختی راهکارهای زیر را عملی سازید:

1-    در وقت هایی که با همدیگر خیلی خوب هستید با آرامش و زبان خوش به او بگویید شما جنبه های بسیار مثبتی دارید و حیف شماست که حرف های بد از دهانتان خارج شود.

 2-       احادیثی را از معصومین درباره بد دهنی و حرف های زشت برای او بیان کنید (به کتاب اصول کافی مراجعه کنید واز فهرست آن این احادیث را استخراج کنید).

3-    نوارهای سخنرانی که درباره بد دهنی وعواقب آن هست تهیه کنید (مثل نوارهای آیت الله حسین مظاهری که بحث های خانواده را مطرح می کند. البته اگر اهل مطالعه است کتاب آن را تهیه کنید وبا هم مطالعه کنید).

4-    کتاب آیین همسرداری از ابراهیم امینی کتاب مناسبی است، تهیه کنید و مطالعه نمایید.

5-    به کتاب جامع السعادت مرحوم نراقی، بخش یک (که مربوط به همین مطالب است) مراجعه کنید.

6-    در صورت امکان با خانواده هایی که از نظر اخلاقی و شخصیتی در سطح مطلوبی هستند رفت و آمد داشته باشید.

7-    در صورتی که دوستان ناباب و بد دهان دارد سعی کنید ارتباط او را با آنها کمتر کنید.

8-    اگر احساس می کنید راهکارهای فوق کمتر زمینه و عمل کردن به آنها وجود دارد به صورت غیر مستقیم عمل کنید. مثلا افرادی که می شناسید می توانند روی او تأثیر بگذارند شناسایی کنید و از طریق آنها نکات بالا را عملی سازید.

9-    از تعریف کردن از مردان دیگر در مقابل او جدا خودداری کنید.
      
اما از نظر عاطفی نکات زیر را رعایت کنید:

     
1. اگر با مشکلی مواجه می شود با او همدردی و همکاری کنید.
      
2. هنگامی که در وضعیت خوبی قرار دارد به او بگویید «من تو را خیلی دوست دارم».
      
3. اگر بیمار شد به خوبی از او پرستاری کنید و برخوردهای عاطفی و دلسوزانه با او داشته باشید.
      
4. هنگامی که خسته است از او درخواستی نکنید.
      
5. وقتی می خواهد از خانه خارج شود تا درب منزل او را همراهی کنید و با خوش رویی او را بدرقه کنید.
      
6. وقتی به خانه می آید خود را از نظر ظاهری آراسته کنید و به استقبال او بروید.
      
7. اگر مسأله ناراحت کننده ای قبل از آمدن او در خانه رخ داده است در بدو ورود آن را مطرح نکنید.
      
8. از کسانی که نسبت به آنها حساسیت دارد نزد او صحبت نکنید.
      
9. اگر میهمانی به خانه آورد با خوش برخوردی به خوبی از او پذیرایی کنید.
      
10. به کسانی که برای او مهم هستند احترام بگذارید.
      
11. از افرادی که به هر دلیلی از آنها بدش می آید صحبت نکنید.

اگر محل زندگی شما در استان اصفهان می باشد می توانید بهمرکز مشاوره وخدمات روانشناختی رهنما واقع در شهر زرین شهر- خیابان شهید رجایی -کوچه آینده سازان یک -جنب هنرستان تربیت مراجعه ویا با تلفن 2211515- 0334 تماس حاصل فرمائید

 


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
چهارشنبه 91/9/15 ساعت 11:5 صبح

سئوال 51

موضوع : درمان نگرانی روحی روانی یک دانشجوی حوزه

   با عرض سلام وخسته نباشید خدمت مشاور محترم ببخشید بنده  سطح 3 حوزه درس میخوانم وترم سوم هستم ولی متاسفانه  این ترم با وجود اینکه نزد روانپزشک رفتم و دارو هم مصرف میکنم اصلا قادر به درس خواندن نیستم و با توجه به اینکه در اخر دی ماه امتحان دارم نگران این هستم که نتوانم درس بخوانم و درسهایم را نمره نیاورم لطفا راهنماییم کنید که چه کار کنم تا بتوانم درسهایم را خوب بخوانم ونتیجه خوب بگیرم؟

پاسخ مشاور

    خواهر گرامی شما اگر داروهایتان را مرتب وطبق دستور پزشک مصرف کنید تقریبا نیمی از درمان را طی کرده اید واما نیمه دیگر درمان شما تنظیم رفتار وبرنامه رفتاری شماست که باید به هر دوموضوع دقت زیادی داشته باشید مشکل شما قابل حل است ولی باید به موارد زیر دقت زیادی داشته باشید:

-  شما نباید به هیچ وجه از بیماری خود احساس شرمندگی کنید.

- امید خود را به خدا از دست ندهید وهموار بیاد خداباشید.

- طبق جدول زمانبندی که پزشکتان تنظیم کرده به پزشک مراجعه ودر مصرف داروهایتان حساس باشید.

- توصیه دیگر ما به شما این است که به خودتان حرف های امیدوارکننده بزنید. شما می توانید این حرف ها را بر روی کاغذ بیاورید و هر روز بخوانید. حتی اگر خودتان به این حرف ها اعتقادی نداشته باشید ترک آنها نتایج مثبت زیادی خواهد داشت.

- رفتار دوستانه ای داشته باشید محبت کردن به مردم از نظر روحی تأثیرات مثبت زیادی دارد.

- بدترین کاری که شما می تواند انجام دهد این است که تنها بماند.سعی کنید به طور متعادل با افراد دیگر باشید

- در یک کلاس هنری یا ورزشی ثبت نام کنید ومرتب ورزش کنید.

-  دوستان تان را برای صرف ناهار به خانه دعوت نمایید و یا به عیادت سالمندان و بیماران بروید.

- خندیدن را از یاد نبرید به تماشای فیلم های کمدی و مطالعه کتاب های سرگرم کننده بپردازید. بهترین کار این است که به همراه دوستان تان بخندید. خندیدن روی مواد شیمیایی مغز تأثیر مثبت می گذارد و باعث می شود احساس خوبی پیدا کنید.

- وقتی شما دیگران را شاد می کنید، این شادی به سوی خودتان برمی گردد.

- فعالیت های بدنی را از یاد نبرید از قدیم گفته اند: «فکر سالم در بدن سالم است»، فعالیت بدنی در سلامتی نقش مهمی دارد. حتی یک پیاده روی ساده، تنفس هوای تازه و تماشای زیبایی های طبیعت بسیار مفید است.

- میان «تنهایی» و «در جمع بودن» تعادل برقرار کنید

- اشتباهات دیگران و خودتان را ببخشید اگر اشتباهات دیگران را ببخشید احساس آرامش خواهید کرد.

درزیر نکاتی برای مطالعه بهتر مطرح می شود که با استفاده از آن بسیاری از نگرانی شما برطرف می شود(آفتاب)
  1  ) برای انجام مطالعه باید برنامه ثابت هفتگی داشته باشیم که  در آن برنامه ساعتها و سهم هر درس تعیین شده باشد و به آن برنامه متعهد و پایبند  باشیم  .
  2  ) اصل یادگیری با فاصله استراحت را فراموش نکنیم، یعنی هر 45 دقیقه  مطالعه حدود 15 دقیقه استراحت  .
 3) همیشه در فضای فیزیکی مناسب (نور، دما وجریان هوا) مطالعه کنیم و بهتر است سعی کنیم محل مطالعه ثابت باشد؛ یعنی هر روز جاعوض نکنیم و از خوابیدن و دراز کشیدن یا لم دادن در هنگام مطالعه پرهیز شود؛ زیراباعث کاهش تمرکز و ایجاد خواب آلودگی خواهد شد.
4) قبل از خواندن هر فصل کتاببرای خود زمان مناسب تعیین کنیم؛ زیرا این کار باعث سرعت و پایبندی به مطالعه خواهدشد.
5) در هنگام خستگی، گرسنگی و کسالت نباید مطالعه کنیم؛ زیرا شرایط مفیدینیست و با توجه به همین موضوع نباید مطالب برای شب امتحان انباشته شود؛ چون از خوابو استراحت کاسته می شود و در نتیجه مطالعه مفید و مؤثر سیر نزولی پیدا خواهد کرد ونتیجه فشار مطالعه در شب امتحان هر چند ممکن است شما را راضی کند، اما کاملاً سطحیو گذرا بوده و مطالب بزودی فراموش خواهد شد.
6) با توجه به این که عموماًانتهای شب و آغاز صبح زمان مفیدتری برای مطالعه هستند، اما شما باید خودتان بهترینزمان مطالعه را برای خود شناسایی کنید؛ یعنی این که مثلاً چه زمانی را بهتر میتوانید مطالعه کنید؟ یا چه زمانی برای مطالب حفظ کردنی بهتر است؟ و یا در چه زمانیمطالب حل کردنی را با دقت و سرعت بیشتری حل می کنید و خلاصه این که در چه ساعتهاییو حالاتی چه درسهایی را بهتر یاد می گیرید؟
7) برای داشتن حافظه بهتر و یادگیریمؤثرتر به داشتن خواب کافی توجه داشته باشید؛ زیرا مقدار خواب مناسب لازمه یادگیریو عملکرد خوب مغزی است.
8) در هنگام مطالعه سؤالهایی برای خودتان در مورد آندرس داشته باشید و برای به دست آوردن پاسخ آنها یک مطالعه هدفمند داشته باشید. مطالب مورد مطالعه را به مطالب قبلی آن درس ربط دهید و آنچه را می خوانید موردارزشیابی قرار دهید؛ زیرا این فعالیت پرسش و پاسخ درونی می تواند خواندن را مفید ومؤثر نماید.
9) برای موفقیت بیشتر سعی کنید آموخته هایتان را تثبیت نمایید؛یعنی در اوقات به اصطلاح مرده مثلاً زمان ایاب و ذهاب مدرسه به تفکر و بررسی مطلبیبپردازید که این کار می تواند از طریق مباحثه با یک همکلاسی انجام شود.
10) مطالب را سازماندهی و دسته بندی کنید حتی بهتر است که به آنها کد و رمز بدهید؛ یعنیبا اختصار کردن رئوس مطالب و تعاریف و یا به هر نحو مطلوب دیگر، باید مطالب منظمشود.
11) مرور کردن از اصول مطالعه مؤثر است که باید در فواصل مختلف و منظممطالب مرور شود.
12) سعی کنیم در مطالعه سرعت، دقت و درک مناسب داشته باشیم ودیگر این که مطالب به خاطر سپرده شده را برای بازیابی تمرین کنیم.
13) بایدفصلها و بخشهای کتاب را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کرد و تقسیمات کوچک را دقیقفراگرفت.
14) سعی نماییم نگرش به تمام درسها داشته باشیم و این را یقین بدانیمکه هر مطلب و درسی جنبه های مثبتی دارد و ما باید نگرش منفی خود را درباره آن تغییردهیم.
15) سعی و تمرین کنیم که هر درس را فقط یک بار و دقیق فرابگیریم؛ یعنیذهن را شرطی کنیم و سطح توانمندی ذهن را بالا ببریم که نیاز به چندین بار مطالعهنباشد.
16) این اصل را به یاد داشته باشیم که خوب خواندن هنر است، نه زیادخواندن.
17) باید بدانیم که استعداد به همراه پشتکار و تلاش می تواند نتیجهخوبی به بار آورد، یعنی استعداد و پشتکار دو روی سکه موفقیت هستند.


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
سه شنبه 91/9/14 ساعت 4:17 عصر

سئوال 50

موضوع :مشکل ترس وخجالتی بودن پسر 25ساله

سلام خسته نباشید...

ببخشید من پسری هستم 25ساله که مشکل خجالتی وترس صحبت کردن درجمع یا کلاس درسی دارم لطفا راهنمایی های لازم را مبذول نمایید. (وحید)

پاسخ مشاور

     وحید جان سلام علیکم خوشحالیم که با شما صحبت می کنیم باید بگویم :ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که  آنرا در ذهن خود می پرورانیم. و مشکل از آنجا شروع می شود که این احساسات و هیجانها بر زندگی ما اثر نامطلوب می گذارند. ترس، احساسی است که هر انسانی آن را می‌شناسد. انسان‌ها از آن به‌عنوان احساسی ناخوشایند یاد و از آن دوری می‌کنند، چراکه این احساس بنابر طبیعت خود زمانی ظاهر می‌شود که خطری درونی یا بیرونی فرد را تهدید می‌کند. این احساس به شکل علایم مختلف جسمی و روانی ظاهر می‌شود، مانند تپش قلب، تنگی نفس، احساس گرگرفتگی، سرخ شدن صورت، ترشح زیاد عرق و غیره.  ترس یک واکنش احساسی به تهدید یا خطر است. ترس را از اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ می‌دهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس با رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب ناشی از تهدیدهایی‌است که مهارناپذیر و اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شود. ترس معمولاً با درد ارتباط می‌دارد. مثلاً کسی از ارتفاع می‌ترسد، چه، اگر در افتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریه‌پردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهاده‌اند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری‌ است (نظیر شادمانی و خشم). ترس از سازوکارهای بقاست و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی می‌دهد.شاید بخشی از کم رویی شما ریشه در ساختار ژنتیکی تان داشته باشد. اما به نظر برخی از صاحب نظران  یادگیری ( اکتساب از محیط) خیلی مهمتر است. چه بسیار افرادی با نشاط  و سلامتی بوده اند که، بخاطر زندگی در محیطی خاص یا بخاطر درگیر شدن با شرایطی آسیب زا، شخصیتشان به کلی دگرگون و ویران شده است. البته عکس این مورد هم صادق است! افراد ساکت، ترسو، گوشه گیری هم هستند که در اثر تماس با محیط مناسب به افرادی اجتماعی تبدیل شده اند. کسانی که به جنون یا توهم دچار باشند هم می توانند خوب شوند... البته به شرطی که ابزار صحیح در اختیارداشته باشند  .

    ما می‌توانم دوستان خوبی داشته باشم و رابطة صمیمانه با آنها برقرار کنم. این جملات را دایم تکرار کنید، حتی در مواقعی که در جمع دوستان هستید. این جملات در ذهن خود مرور کنید  .  همیشه و به خصوص در مواقعی که در جمع دوستان هستید؛ تبسمی بر لب داشته باشید! لبخند زدن و متبسم بودن باعث آرامش درونی و بهبود روابط اجتماعی شما می‌شود  . سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران ابتکار عمل را به دست بگیرید. هنگامی که در جمع دوستان هستید، سؤالی بپرسید، نظر خود را راجع به موضوعی ابراز نمایید، احوال آنها را جویا شوید  . کوشش کنید که بیش از حدّ گرفتار آداب و رسوم و تعارف و تکلّف نباشید و این البته به تمرین‌های اولیه نیازمند است. قدم ابتدائی را بردارید. آداب و رسومی که به روشنی بی‌محتوی بوده و دست و پاگیر هستند را کنار بگذارید و آرام‌آرام به سراغ بقیه این نوع آداب بروید. بسیار راحت و ساده و بی‌تکلیف با دیگران ارتباط برقرار کنید. از کلمات و جملات ویژه که از گفتن آنها احساس خجالت می‌کنید، جداً پرهیز کنید  .  اگر در برخوردهای مستقیم و رو در رو با دیگران احساس خجالت می‌کنید و نمی‌توانید نظرات خود را به خوبی بیان کنید، با دوستان‌تان تلفنی صحبت کنید  .  سعی کنید همیشه ظاهر ساده و آراسته داشته، در سلام کردن به دیگران پیشقدم باشید. با افراد غریبه در مغازه، اتوبوس، کتابخانه، پارک و... صحبت کنید. و شما خود در برقراری ارتباط و شروع صحبت با دیگران، با رعایت ادب و کلمات و رفتار مطلوب اجتماعی پیشگام باشید  . با اشخاص مختلف، اعم از کوچک و بزرگسال وقت ملاقات بگذارید، سعی کنید برای هر ملاقات چیزی برای گفتن یا نشان داشته باشید. مثلاً می‌توانید برای این کار کتاب و مجله‌ای جدیدی را بخوانید و اطلاعات خودتان را بیشتر کنید. در امور سیاسی و اقتصادی جامعه، معلومات بیشتری کسب کنید، خاطرات و تجارب جالب خود را مرور کنید و برای بازگویی آنها در جمع دوستان‌تان آمادگی داشته باشید. در این صورت هم دوستان تازه‌ای پیدا می‌کنید و هم احساس خجالت و کمرویی شما از بین می‌رود  .  همیشه با مقدمه‌ای کوتاه و جالب صحبت خویش را آغاز کنید، و ارتباط چشمی‌تان را حین سخن گفتن به‌طور کاملاً واقعی با دوستان خود، حفظ کنید  .  به هنگام گوش دادن به سخنان طرف مقابل، سعی کنید همواره شنوندة فعالی باشید و با دقت کامل به صحبت‌های وی گوش دهید. به هنگام لزوم سؤالاتی مطرح کنید، و دربارة دیدگاه‌های گوینده اظهار نظر کنید و توضیح بیشتری بخواهید  .

 در ادامه نکاتی را برای درمان این رفتار بیان می کنیم:

1-     فهرستی از همه ویژگی های خوب تهیه کنید . این کار به شما کمک میکند تا با عوامل تضعیف کننده مبارزه کنید .

2-  از قبل برنامه ریزی کنید . اگر قرار است وارد جمعی شوید ، درباره نکته های قابل بحث فکر کنید ، حتی متن گفت گوها را بنویسید و تا زمان رفتن ، آن را مرور کنید . با این کار ، بیشتر احساس میکنید که میتوانید از عهده حضور در آن موقعیت اجتماعی برآیید .

3-  سعی کنید پاسخ دیگران را بدهید و نگاهتان با دیگران بر خورد کند . لبخند بزنید ، تعارف و احوال پرسی کنید . اگر سعی کنید با دیگران معاشرت کنید ، آنها هم به شما احترام خواهند گذاشت . افراد خجالتی اغلب اشتباها متکبر و مغرور تلقی میشوند ، زیرا احساس ناراحتی آنها سبب میشود خود را از دیگران دور کنند . اگر خود را وادار کنید تا به دیگران پاسخ دهید ، آنها هم به شما پاسخ میدهند و عکس العمل مثبتی را که شما برای غلبه بر ترستان نیاز دارید ، به شما خواهند داد .

4-  صحبت کردن در جمع را یاد بگیرید ، اگر از حرف زدن در اجتماع میترسید ، خود را آموزشدهید یا در کلاس های عمومی شرکت کنید ، این باعث میشود تا شما بر ترس خود غلبه کنید .

5-  هرگز به فرزندتان نگویید : " خجالتی " اگر فرزند خجالتی دارید ، هرگز در حضورش بهکسی نگویید که خجالتی است . این کار اصلا کمکی نمیکند .

6-     دارو درمانی کنید : اگر نکات بالا به شما کمک نمیکند ، با نظر پزشک از دارو های مناسب استفاده کنید .

7-  روان درومانی کنید ، اگر خجالت واقعا شما را آزار میدهد ، روان درمانی کنید . زیرا یافتن علت احساس بی اهمیتی شما و منشا آن یه درمان این حالت کمک فراوانی میکند.

8- لیستی از نقاط مثبت و خوبی های خود را تهیه کنید و سعی کنید هر روز مرور کنید و نادیده، بی ارزش و بی اهمیت نکنید.

9-سعی کنید خودتان را به عنوان یک انسان تحویل بگیرید و به خودتان احترام بگذارید و به هیچ وجه و در هیچ موقعیتی خودتان را سرزنش نکنید.

10-  قبل از وارد شدن به جمع سعی کنید برای عادی شدن و ایجاد جو صمیمانه شوخی کنید.

11-  قبل از شروع جلسه سعی کنید که تمامی عضلات را منقبض کرده و شل کنید و سعی کنید که این وضعیت با نفس کاملا عمیق باشه بعد تمام عضلات را شل نگه دارید.

12- سعی کنید در مکانی دراز کشیده و خود را در کنفرانس تصور کنید و یا در جایی که معمولا از صحبت کردن هراس دارید و با چشمانی بسته یک موقعیت موفقیت آمیز را در تصورات خود ترسیم کنید و با تمرین پیاپی روزی یک بار انرژی و انگیزه مقابله با اضطراب اجتماعی را در واقعیت را پیدا خواهید کرد.

13-  قبل از شروع سعی کنید به شدت با افکار منفی مانند خراب می کنم، دیگران مسخره ام می کنن و... مبارزه کنید. و سعی کنید به جای فکر کردن به این مسایل با خودگویی مثبت، مانند من موفق می شوم و می توانم صحبتم را به دیگران برسانم و...

14- سعی کنید با توجه گردانی و تمرکزیابی به موضوع جلسه و صحبت های دیگران از ورود افکار منفی و اضطراب درونی جلوگیری به عمل آورید.

15-  بعد از اجرای کنفراس و صحبت در جمع از هجوم افکار خود سرزنشی جلو گیری کنید و با خود بگویید بهترین کنفرانس را داشته اید و به شدت خودتان را تحویل بگیرید.

16- پرکاری و کم کاری تیروئید خود را حتما بررسی کنید.

17- ورزش و تحرکات بدنی را هر روز انجام بدهید و در صورت امکان هفته ای یک بار شنا داشته باشید.

18-  سعی کنید برای اینکه جرأت خود را امتحان کنید در جمع های کوچک و خودمانی صحبت کنید و تمرین کنید.

در پایان خاطر نشان شود که اگر کمرویی توسط خود فرد قابل رفع نباشد حتما باید با رواندرمانی و مشاوره روی آن کار شود.زیرا کمرویی ریشه در عوامل دیگر شخصیتی مثل عزت نفس ضعیف دارد.تا عزت نفس یا همان حرمت ذات تغییر نکند در کمرویی شما تغییری ایجاد نخواهد شد.


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این سایت
  • بررسی علل استرس دانش آموزان و راههای درمان آن
    پرسشنامه ها
    آموزش خانواده
    آیین همسرداری
    مشاوره اینترنتی
    مشاوره مجازی
    سخن روز
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • parsiblog
  • درباره من

  • لوگوی سایت

  • پیوندهای روزانه

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در سایت

  •  
    یاحق
    خدانگهدار